تأملی بر ضرورت تغییر در مبانی نظری و روش شناختی مطالعه تجربه جنگ ایران و عراق

شنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۱

اشاره

پس از گفتگو با اعتمادآنلاین درباره تاریخ نگاری جنگ و کتاب گفتگو درباره درس ها و دستاوردهای جنگ، مطالبی را به عنوان یادداشت در ابتدای هر بخش از گفتگوها بر روی سایت گذاشتم که در متن حاضر در کنار هم قرار گرفته و به صورت یک یادداشت مستقل منتشر شده است. ...

برچسب ها:

تاریخ نگاری جنگ

،

پرسش های جنگ

،

مطالعه جنگ

تحول در روش مطالعه جنگ- بخش سوم؛ الزامات تغییر در روش مطالعه جنگ

دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۱

اشاره:

   در یادداشت اول درباره «ضرورت تغییر در روش مطالعه جنگ»، سه گزینه را طرح کردم و در یادداشت دوم یک نمونه را که «جنگ اوکراین» است، بعنوان چگونگی تغییر در روش مطالعه جنگ، مورد بررسی قرار دادم. در این یادداشت به دشواری ها و پیچیدگی های موجود و گزینه پیشنهادی اشاره خواهم کرد. ...

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

جنگ آینده

،

روش مطالعه جنگ

تحول در روش مطالعه جنگ- بخش دوم؛ جنگ در اوکراین؛ ضرورت بازبینی مفاهیم و تجربیات جنگ با عراق

شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

اشاره

در بخش اول ضرورت تحول در رویکرد و روش مطالعه جنگ ایران و عراق، با تاکید بر موضوعات سه‌گانه پیشنهاد شد. یادداشت حاضر در همین چارچوب، با تأکید بر جنگ در اوکراین نوشته شده است. پیگیری و تحقق پیشنهادات سه گانه در بخش اول، می تواند فهم از تجربه جنگ با عراق را فراتر از زمان گذشته و مفهوم دفاع مقدس، با نظر به آینده و پاسخ به نیازهای پیش رو در کانون توجه قرار بدهد. از این طریق نظام مفهومی حاکم بر روش توصیف و تحلیل تاریخی- دفاعی از جنگ با عراق، به روش بررسی راهبردی، بر محور مفهوم جنگ بعنوان یک امر استراتژیک و متعلق به آینده، تغییر خواهد کرد. در صورت بی توجهی به این مسئله، تجربه جنگ با عراق در تاریخ و زمان گذشته محصور و مخاطبین آن با تغییر نسل، محدود خواهند شد ...

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

جنگ آینده

،

جنگ اوکراین

تحول در روش مطالعه جنگ- بخش اول؛ توسعه حوزه مطالعاتی جنگ ایران و عراق؛ با کدام موضوع و روش؟

شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۰

مشخصه تاریخ نگاری جنگ ایران و عراق در شرایط کنونی، از نظر رویکردی، به سیاسی- عملیاتی و روش توصیفی- تحلیلی و تا اندازه ای انتقادی قابل تقسیم است که بیشتر از سوی دو نهاد ارتش و سپاه که اسناد را در اختیار دارند، صورت می گیرد. محدودیت در دسترسی به اسناد و شکل نگرفتن ادبیات انتقادی در حوزه مباحث سیاسی- استراتژیک، محدودیت‌های روش شناختی که بیشتر توصیفی- نقلی است، همراه با برخی عوامل دیگر، گفتمان غالب و گونه‌های پژوهشی را به «امتداد گذشته و تکرار» تبدیل کرده است ...

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تجربه جنگ

،

جنگ آینده

مطالعه جنگ ایران و عراق؛ بررسی تجربه گذشته یا احتمال آینده؟

دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰

 مطالعه تجربه جنگ ایران و عراق، به دلیل پرسش‌های مناقشه آمیز درباره گذشته، همراه با ادامه تهدیدات و ضرورت استفاده از تجربه گذشته برای پاسخ به نیازهای آینده، در برابر صورتی از دوگانگی قرار گرفته است. زیرا تجربه تاریخی جنگ، به اعتبار وقوع در زمان گذشته، از نظر تاریخی محل بحث و نقد قرار دارد. در حالیکه تجربه جنگ، به اعتبار موضوع و امکان پذیری تکرار آن، برای تحکیم قدرت دفاعی و بازدارنده، به زمان آینده تعلق دارد. ملاحظه یادشده موجب این پرسش شده است که؛ مسئله جامعه ما در مواجهه با تجربه جنگ با عراق، گذشته است یا آینده؟ بررسی پرسش یادشده از این جهت اهمیت دارد که علاوه بر روشن کردن وضعیت کنونی، نقد وارد بر آن و روش برون رفت را آشکار می‌کند ...

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تجربه جنگ

،

جنگ آینده

،

مناقشه درباره جنگ

نقدی بر رویکرد و روش مطالعه جنگ ایران و عراق

یکشنبه ۴ مهر ۱۴۰۰
مطالعه درباره جنگ ایران و عراق
نقدی بر رویکردهای مطالعه جنگ ایران و عراق

   با فرض اینکه مسئله جنگ آینده، مهمترین و اساسی ترین مسئله نیروهای مسلح، مردم و کشور در آینده است، بدون مطالعه و نقد و بررسی تجربیات گذشته، نمی توان از آن استفاده کرد. هم اکنون با فاصله گرفتن از رویدادهای جنگ ایران و عراق در زمان وقوع، همراه با ظهور نسل جدید و تغییر در ماهیت و مشخصه‌های جنگ آینده، بازبینی «مطالعه» تجربه جنگ با عراق ضروری شده است. بدیهی است این مهم بدون نقد از وضعیت رویکرد و روش کنونی حاصل نخواهد شد. با این توضیح، می‌توان رویکرد و روش‌های رایج را در پاسخ به پرسش از وضعیت کنونیِ مطالعات جنگ، مورد بازبینی قرار داد. طبق بررسی‌های موجود، تجربه جنگ با عراق، تحت تأثیر ملاحظات مختلف، در درون سه گفتمان متفاوت مورد توجه قرار گرفته که به شرح زیر است:

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تجربه جنگ

،

جنگ آینده

،

گفتمان ها درباره جنگ

مطالعه تجربه جنگ با عراق؛ مسئله گذشته یا مسئله آینده؟

چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۰

در حوزهای معرفت شناختی، همواره موضوعات و مسایلی وجود دارد که برای بررسی و یا پاسخ به آن، بدون مطالعات نظری و روشمند نمی توان اقدام کرد. در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق که هم اکنون بیشتر با رویکرد تاریخی- عملیاتی و فرهنگی صورت می‌گیرد، برای تعریف موضوعات و مسائل پژوهشی، نخست باید طرح پرسش کرد که؛ مسئله اساسی در مواجهه با تجربه جنگ، چیست؟ پاسخ به این پرسش مقدماتی از این جهت اهمیت دارد که می‌تواند رویکردها و روش‌های کنونی را از جهت هدف‌گذاری پژوهشی و روش شناسی برای مطالعه، مورد ارزیابی و نقد و بررسی قرار دهد. برای روشن شدن مسئله مورد بحث، می‌توان دو هدف متفاوت را برای مطالعه تجربه جنگ با عراق طرح و سپس درباره آن بحث کرد: ...

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تجربه جنگ

،

جنگ آینده

نظر به مسئله جنگ با کدام رویکرد؟

شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹

  تجربه جنگ ایران و عراق طی چهار دهه گذشته، تأثیرات قابل توجهی در حوزه تفکر و رفتار دفاعی ایران داشته است که نتایج آن را می توان در شکل گیری و استفاده از مفهوم ضرورت برخورداری از قدرت « بازدارندگی» قبل از جنگ و برخورداری از «آمادگی برای شکست دشمن»، در صورت وقوع جنگ، مشاهده کرد. نظر به اینکه جنگ به معنای استفاده از ابزار قدرت نظامی برای تآمین اهداف است و با جنگ، موجودیّت و هویت یک جامعه به مخاطره خواهد افتاد، به همین دلیل تأکید می‌شود که جنگ یک امر استراتژیک است و نباید به امر دیگری تقلیل داده شود. بنابراین می توان مفهوم جنگ را در نسبت های مختلف، به شرح زیر مورد تأکید قرار داد:

1- جنگ در نسبت با قدرت نظامی، یک «راهبرد ملی» برای تأمین اهداف و منافع، پس از بن بست در مذاکرات سیاسی است.

2- جنگ در نسبت با تهدید موجودیّت و تمامیت ارضی یک کشور، یک مسئله «موجودیتی و ملی» است که با باید با بسیج ملی برای دفاع در برابر تجاوز اقدام کرد.

3- جنگ در نسبت با جامعه و عمل فردی- اجتماعی، یک امر «فرهنگی و هویتی» است که خِرد دفاعی و فرهنگ جوانمردی، ایثار و فداکاریِ یک جامعه را در برابر تجاوز دشمن آشکار کرده و سامان می دهد.

بر اساس تعاریف یاد شده، می‌توان حوزه‌های مطالعاتی جنگ ایران و عراق، گفتمان و ادبیات موجود را مورد ارزیابی و نقد و بررسی قرار داد. به این معنا که هم اکنون چه درکی از مسئله جنگ بعنوان یک امر استراتژیک وجود دارد و برای تعمیق و اصلاح آن از چه روش هایی استفاده می شود و چه نتایجی به همراه داشته است؟

برچسب ها:

تجربه جنگ

،

مطالعه جنگ

،

جنگ آینده

،

امر استراتژیک

چشم انداز حوزه پژوهشی جنگ چیست؟

چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹

  بر این باور هستم که؛ گفتمان غالب در حوزه پژوهشی جنگ ایران هم اکنون با رویکرد تاریخی و مناقشه آمیز میان ارتش و سپاه و انتقاد از مسئولین سیاسی درباره میزان پشتیبانی از جنگ و عدم تصمیم گیری برای پایان دادن به آن در زمان مناسب، طرح و بررسی می شود. به نظرم حداقل تا پنج سال آینده احتمال انتشار اثر پژوهشی متفاوت با آثار موجود، ضعیف است. به این اعتبار، تا یک دهه آینده گفتمان موجود درباره حوزه پژوهشی جنگ ایران و عراق، ادامه خواهد یافت.  

 با فرض ضرورت تغییر در رویکرد و روش پژوهشی در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق، این پرسش وجود دارد که؛ گفتمان موجود و رویکرد و روش آن، چگونه قابل تغییر است؟ با این توضیح، تحول رویکردی- روشی در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق از دو مسیر قابل دستیابی است:

1- نقد و بررسی تفکر و ساختار تصمیم گیری سیاسی و نیروهای نظامی در هدف‌گذاری و طراحی و اجرای عملیات‌های نظامی و نتایج آن در گذشته.

2- تعریف و تعیین نیازهای حال و آینده، برای پاسخ به تهدیدات در جنگ آینده.

برچسب ها:

پژوهش درباره جنگ

،

مناقشه درباره جنگ

،

مطالعه جنگ

مطالعه جنگ ایران و عراق بر اساس کدام مفهوم؟

شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹

اشاره:

  نقد و بررسی آثار منتشر شده در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق بیانگر این موضوع است که مسئله جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک و مخاطره‌آمیز، هم‌اکنون در ذیل مفهوم دفاع مقدس قرار گرفته و غلبه «تاریخ نگاری واقعه محور و خاطره‌گویی»، روند «تقلیل گرایی» را بمعنای تغییر جایگاه جنگ از امر استراتژیک به امر سیاسی و اجتماعی، تسهیل و نهادینه کرده است. مهمترین نتایج پیدایش وضعیت یاد شده، علاو بر ناتوانی در تبیین تجربه تاریخی و راهبردی جنگ با عراق، ناتوانی در فهم از مسئله جنگ در آینده است. در چارچوب مفروض یاد شده این پرسش وجود دارد که چرا ادارک از مسئله جنگ بعنوان امر استراتژیک مغفول واقع شده است؟ در پاسخ به این پرسش بصورت اجمالی می‌توان گفت؛ غیر از ملاحظات ناظر بر نتیجه و نحوه پایان جنگ، درونمایه مسئله کنونی در نگرش به مسئله جنگ و علت تقلیل‌گرایی رو به گسترش، رویکرد سیاسی- اجتماعی به جنگ، در چارچوب مفهوم دفاع است. نظر به اینکه در هر جامعه ای برداشت از دفاع و جنگ، بیانگر «فرهنگ استراتژیک» و «خردِ دفاعی» است، در این یادداشت موضوع مورد اشاره را بررسی خواهم کرد.

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تقلیل گرایی

،

دفاع مقدس

،

امر استراتژیک

تبیین تجربه جنگ براساس کدام مفهوم؟ - بخش دوم

شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹

5- مهمترین نتایج نگرش سیاسی- اجتماعی به جنگ و ادراک تقدّم امر اجتماعی بر امر نظامی و راهبردی، حداقل در دو موضوع قابل مشاهده است: نخست اینکه؛ سامان‌دهی شاکله قدرت دفاعی و تهاجمی کشور، متکی به نیروهای مردمی و استفاده از روش‌های غیرمرسوم در طراحی عملیات‌های نظامی صورت گرفت و از این طریق بن بست نظامی در جنگ برای آزادسازی مناطق اشغالی شکسته شد. دیگر اینکه؛ در انتخاب گزینه راهبردی ایران برای حل همزمان دو مسئله شامل؛ اشغال و بی‌ثباتی سیاسی، بجای تمرکز بر حل مسئله اشغال، در اولویت نخست مقابله با بی‌ثباتی سیاسی در داخل کشور در اولویت قرار گرفت و سپس بر اثر تحولات سیاسی و اجتماعی در کشور، زمینه‌های تحول نظامی با جذب و سازماندهی نیروهای مردمی، همراه با انسجام در ساختار سیاسی کشور فراهم شد.

6- برابر این توضیح، در واقع تحول اساسی در حوزه نظامی، در امتداد تحولات سیاسی- اجتماعی منجر به شکل‌گیری تفکر و شاکله قدرت نظامی در ایران شد که مهمترین نتیجه آن، ادراک از مسئله قدرت و روش بکارگیری آن برای غلبه بر چالش‌های حاصل از اشغال سرزمین بود. این موضوع در عین حال منجر به پیدایش وضعیت دیگری شد که منطق ادامه جنگ در خاک عراق را شکل داد. به این معنا که با ادراک از مسئله قدرت و نتیجه بکارگیری آن که منجر به آزادسازی مناطق اشغالی شد، منطق استفاده از قدرت نظامی برای پیشبرد اهداف انقلاب، با سقوط صدام شکل گرفت. این هدف‌گذاری و تصمیم‌گیری در مورد جنگ، بیش از آنکه بر پایه شناخت وجه ابزاری جنگ، در نسبت میان قدرت نظامی با اهداف سیاسی باشد، در تداوم ادراک از ماهیت دفاعی جنگ علیه انقلاب و کشور بود که تحت تأثیر نگرش سیاسی و اجتماعی به جنگ شکل گرفته بود.

7- ادراک از مسئله جنگ، با تقدم ادراک از مفهوم دفاع، در چارچوب امر سیاسی و اجتماعی پس از پیروزی انقلاب، به جای فهم از جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک و مخاطره‌آمیز علیه موجودیت، هویت و موقعیت سیاسی، زمینه های تصمیم گیری برای استفاده از قدرت نظامی، بمنظور تامین اهداف انقلاب با تاکید بر سقوط صدام را ایجاد کرد. برابر این توضیح، جنگ فرسایشی در خاک عراق به مدت شش سال، حاصل عدم ادراک از وجه ابزاری جنگ و پیوستگی آن با امر سیاسی و استفاده از مذاکره سیاسی و دیپلماسی برای پایان دادن به جنگ بود. در این مرحله با ظهور واقعیّات جدید برای دستیابی به پیروزی سرنوشت ساز و تأمین منابع و تجهیزات مورد نیاز که موازنه جنگ را بصورت تدریجی به سود عراق تغییر داده بود، ادراک جدیدی از مفهوم جنگ و قدرت نظامی ایجاد شد که بازتاب آن را در انتخاب استراتژی تصرف یک منطقه و پایان دادن به جنگ از سوی مرحوم آقای هاشمی، همچنین شکل‌دهی دیپلماسی پنهان برای دریافت سلاح و حذف صدام، تحت عنوان ماجرای مک فارلین، می توان مشاهده کرد.

نتیجه گیری

   فرآیند تحولات تاریخی جنگ و نحوه پایان آن، در واقع ناظر بر دلایل مغفول واقع شدن مفهوم جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک و قرار گرفتن آن در ذیل مفهوم «دفاع مقدس» و مناقشه درباره رخدادهای سیاسی- نظامی جنگ است. با این وجود که توضیح و نتیجه گیری یاد شده، بیشتر بررسی تاریخی درباره مفهوم جنگ و نسبت آن با دفاع مقدس است، اما باید پذیرفت که آنچه پیش روی ایران در برابر آمریکا و اسرائیل قرار دارد، مسئله جنگ است. به این اعتبار، مسئله جنگ آینده را در چارچوب مفهوم دفاع مقدس که در جنگ با عراق تجربه شده است، نمی توان ادراک کرد. در واقع برای تبیین تجربه جنگ با عراق که به معنای رفتار فردی و جمعی جامعه ایران در برابر تجاوز دشمن است، و نسبت آن با نیازهای جنگ آینده و دستیابی به بازدارندگی دفاعی و تهاجمی در برابر تهدیدات نظامی آمریکا و اسرائیل، باید ادراک از مفهوم جنگ را جایگزین مفهوم دفاع مقدس کرد تا در آینده دفاع در برابر آن ادراک و امکان پذیر شود.

مطالب مرتبط:
+ تبیین تجربه جنگ براساس کدام مفهوم؟ - بخش اول

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تقلیل گرایی

،

دفاع مقدس

،

امر استراتژیک

تبیین تجربه جنگ براساس کدام مفهوم؟ - بخش اول

دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۹

طرح مسئله

   نقد و بررسی آثار منتشر شده در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق، بیانگر این موضوع است که مسئله جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک و مخاطره‌آمیز، هم‌اکنون در ذیل مفهوم «دفاع مقدس» قرار گرفته و غلبه «تاریخ‌نگاری واقعه محور و خاطره‌گویی»، روند «تقلیل‌گرایی» را بمعنای تغییر جایگاه جنگ از امر استراتژیک به امر سیاسی و اجتماعی، تسهیل و نهادینه کرده است. مهمترین نتایج پیدایش وضعیت یاد شده، علاو بر ناتوانی در تبیین تجربه تاریخی و راهبردی جنگ با عراق، ناتوانی در فهم از مسئله جنگ در آینده است. در چارچوب مفروض یاد شده این پرسش وجود دارد که؛ چرا ادارک از مسئله جنگ بعنوان امر استراتژیک مغفول واقع شده است؟ در پاسخ به این پرسش بصورت اجمالی می‌توان گفت؛ غیر از ملاحظات ناظر بر نتیجه و نحوه پایان جنگ، درونمایه مسئله کنونی در نگرش به مسئله جنگ و علت تقلیل‌گرایی رو به گسترش، رویکرد سیاسی- اجتماعی به جنگ، در چارچوب مفهوم جنگ دفاعی است.

تجزیه و تحلیل

   تبیین علت «تقلیل‌گرایی» در مسئله جنگ، با استفاده از نظریه «تاریخ‌مندی فهم» امکان‌پذیر است. به این معنا که پدیده ها با وقوع در زمان و مکان، از موقعیت و جایگاه تاریخی برخوردار خواهند شد و بدون این ملاحظه، فهم مفاهیم و پدیده ها حاصل نخواهد شد. بنابراین نحوه و میزان آمادگی مواجهه افراد و جامعه با یک تجربه تاریخی و تقدم و تأخر زمانی آن، نظام آگاهی فردی و اجتماعی را در آن موضوع خاص، از جمله در مسئله دفاع و فهم از مسئله جنگ، شکل می‌دهد. در ادامه از طریق بازبینی تحولات تاریخی در جنگ، روند شکل‌گیری فهم از مسئله جنگ، در چارچوب موضوعات سیاسی و اجتماعی، به جای نظامی و راهبردی، تجزیه و تحلیل خواهد شد. همچنین نظر به اینکه در هر جامعه ای برداشت از دفاع و جنگ، بیانگر «فرهنگ استراتژیک» و «خردِ دفاعی» است، این موضوع را در ادامه بررسی خواهم کرد.

1-  جامعه ایران در شرایطی با مسئله جنگ مواجهه شد که مهمترین مسئله‌اش پس از پیروزی انقلاب، استقرار نظام جدید و منازعه درباره ساختار حقوقی و قانونی، همراه با تعیین جهت گیری‌های اساسی آن برای تامین اهداف انقلاب بود. در حالیکه هیچ گونه ادراک روشنی از ماهیت و مشخصه های جنگ و پیامدهای آن وجود نداشت، مسئله جنگ و احتمال وقوع آن، بیشتر از مسیر ادراک سیاسی- اجتماعی و پیروزی انقلاب مشاهده و تا اندازه‌ای نادیده گرفته می شد.

2-  حمله عراق به ایران، موجب ظهور دو مسئله اساسی شد: نخست؛ غافلگیری استراتژیک ایران را در برابر این حمله رقم زد و دیگری؛ دفاع مردمی و همه‌جانبه در برابر تجاوز عراق ساماندهی شد. متأثر از دو مسئله یاد شده، فرهنگ استراتژیک در ایران، در نگرش به تهدیدات، قدرت نظامی و مفهوم جنگ، شکل گرفت و در فرایند جنگ و پس از خاتمه آن، دستخوش تغییر شد.

3- مفهوم دفاع مردمی و نتایج آن، برابر شواهد و قرائن تاریخی، بر اساس ضرورت و منطق دفاع از انقلاب و حفظ موجودیت سیاسی، در چارچوب باورهای سیاسی و اعتقادی شکل گرفت. ضمن اینکه نتیجه دفاع مردمی موجب شکست ارتش عراق برای پیروزی در جنگ سه تا هفت روزه و در نتیجه موجب اعتماد بنفس ملی در ایران و امتناع از مذاکره سیاسی با عراق برای پایان دادن به جنگ شد. در عین حال، ادراک از غافلگیری در برابر حمله عراق با اشغال سرزمین ایران به مدت 20 ماه، منجر به مناقشات سیاسی درباره علت وقوع جنگ شد.

4- برابر توضیحات یاد شده، مواجهه با تجربه جنگ و اشغال سرزمین، جامعه ایران را در مسیر جدید و متفاوت از مسیر انقلاب قرار داد و دو تأثیر اساسی را در فهم از ابعاد سیاسی و نظامی جنگ بهمراه داشت:

نخست اینکه؛ فهم از «ابعاد سیاسی جنگ» و منطق شکل‌گیری زمینه‌های آن، از مسیر فهم از انقلاب و ضرورت‌های آن حاصل شد. شاید به همین علت در ساختار سیاسی کشور و در جامعه، موجب مجادله و مناقشه اساسی درباره «علت وقوع جنگ» شده و با وجود پاسخ‌های مختلف، همچنان بعنوان یکی از مهمترین پرسش‌های اساسی جنگ باقی مانده و برابر نظریه تاریخمندی فهم، به پرسش پایدار در تاریخ جنگ تبدیل خواهد شد.

دیگر اینکه؛ فهم از «ابعاد نظامی جنگ»، از طریق تجربه دفاع در برابر متجاوز و پیدایش مسئله اشغال سرزمین حاصل شد. در نتیجه تحول اساسی در حوزه نظامی این بود که مسائلی مانند؛ غافلگیری، دفاع در برابر تجاوز و اشغال سرزمین، موجب شکل گیری تفکر و اراده دستیابی به قدرت نظامی، برای آزادسازی مناطق اشغالی شد. ملاحظه یاد شده در واقع شالوده ادراک از قدرت، ضرورت‌ها و چگونگی دستیابی به آن را بوجود آورد و حتی می‌توان گفت منطق ادامه جنگ در خاک عراق را شکل داد.

ادامه دارد ...

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به تجربه جنگ
+ تبیین تجربه جنگ براساس کدام مفهوم؟ - بخش دوم

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تقلیل گرایی

،

دفاع مقدس

،

امر استراتژیک

تاملی بر روش شناسی مطالعه جنگ ایران و عراق

چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹

اشاره:

  پس از انتشار یادداشت «روش فهم جنگ ایران و عراق؛ بررسی مفهومی یا مطالعه تاریخی؟»، جناب آقای کمری نکاتی را در نقد آن نوشتند که راه را بر گفتگو در این زمینه و گشایش افق های رویکردی- روشی در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق خواهد گشود. با توجه به نشستی که درباره عملیات کربلای پنج برگزار شد، در این یادداشت روش شناسی مطالعه جنگ را در چارچوب روش مفهومی بجای تاریخی مورد اشاره قرار داده ام که در ادامه خواهد آمد.

*********

1. فرض بر این است که تاریخ به معنای وقوع رخداد در زمان و مکان است. برابر نظر کانت؛ زمان و مکان پیش‌شرط تحقق امور در عالم است. به این اعتبار، تمام پدیده ها زمان‌مند و در نتیجه تاریخ‌مندند. زیرا پدیده ها از قبل وجود ندارند، بلکه به دلیل وقوع در زمان و مکان، از مشخصه تاریخ‌مندی برخوردار می شوند.

2. مطالعات تاریخی و یا تاریخ نگاری وقایع، به دو روشِ «توصیفی» و یا «مفهومی» قابل انجام دادن است. روش توصیفی به معنای گزارش از جزئیات وقایع، به صورت مستند و گاهی تحلیلی است. در این صورت وقایع بر اساس داده های تاریخی و پیش فرض‌های مفهومی، صورت‌ بندی می‌شود. روش مفهومی بمعنای استفاده از چهارچوبهای نظری و مفهومی برای رجوع به داده های تاریخی است.

3.  هم اکنون روش رایج در مطاله جنگ ایران و عراق و تاریخ نگاری آن، بیشتر توصیفی- تحلیلی و بر محور وقایع و روندها استوار است. روش یاد شده با تمرکز بر جزئیات وقایع، امکان ادراک کلی از آنچه که به وقایع هویت داده را سلب می کند و به همین دلیل به تدریج فلسفه وجودی آن محل پرسش قرار می گیرد، زیرا نه به پرسش‌های گذشته پاسخ می دهد و نه پاسخگوی نیازهای حال و آینده است.

4. بررسی مفهومی در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق تا کنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است زیرا مسئله جنگ همچنان بعنوان یک واقعه سیاسی مورد مطالعه قرار می گیرد. مطالعات مفهومی را می توان بر محور مفهوم جنگ بعنوان یک امر استراتژیک و در پاسخ به این پرسش انجام داد که؛ در کانون و هسته مرکزی مهمترین تجربه نظامی تاریخ معاصر ایران با عراق، چه مسئله ای قرار دارد؟  در مطالعات مفهومی وقایع باید بر محور مفهوم جنگ که به وقایع هویت و موضوعیت داده است و نه صرفاً زمان و جزئیات وقوع، انجام شود. در این صورت تاریخ نگاری جنگ به جای «واقعه محوری» و توصیف نقلی- جزیی، بر روی مفهوم و مسئله جنگ متمرکز خواهد شد. چنین تحوّلی امکان پاسخگویی به پرسش های دوران جنگ و گذار از تجربه گذشته برای پاسخ به نیازهای آینده را فراهم خواهد کرد. بی توجهی به مفهوم جنگ در مطالعاتی که انجام می شود، موجب نادیده گرفتن هویت یک دوره تاریخی می شود و همه رخدادها در عرض هم برای بررسی و توجه، موضوعیت پیدا خواهد کرد و جنگ گمشده اصلی خواهد شد.

5. با نظر به روش یاد شده، اخیراً در نشست بررسی عملیات کربلای پنج، گزارشی را تهیه و ارایه کردم که می‌تواند الگوی عملی بر اساس روش بررسی مفهومی باشد. در این گزارش، بررسی های تاریخی در پاسخ به این پرسش صورت گرفت که؛«چگونه شکست در عملیات کربلای چهار، به پیروزی در عملیات کربلای پنج تبدیل شد؟» گزارش‌ها و مستندات در چارچوب پاسخ به پرسش یاد شده که به وقایع جنگ در یک دوره زمانی هویّت و موجودیّت داده بود، مورد بررسی و استناد قرار گرفت.

مطالب مرتبط:

+ الزامات تغییر در روش شناسی مطالعه جنگ ایران و عراق

+ یادداشت میهمان/ نقدی بر روش فهم از جنگ

+ روش فهم جنگ ایران و عراق؛ بررسی مفهومی یا مطالعه تاریخی؟

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

فهم از جنگ

الزامات تغییر در روش شناسی مطالعه جنگ ایران و عراق

پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹

  بحث درباره ضرورت تغییر در روش شناسی مطالعات جنگ را با ارجاع به دلایل و عوامل مختلف می توان مورد توجه قرار داد. انجام این مهم به معنای نفی آنچه هم اکنون صورت می‌گیرد، نخواهد بود. مسئله مهم این است که رویکرد و روش ها، تابع مسائل و نیازها و شرایط است. منطق نقد هم از همین مسیر شکل گرفته و جابجایی‌ها، حتی با تأخیر سرانجام صورت خواهد گرفت.

آنچه پیش از این در مواجهه با تجربه جنگ ایران و عراق، برای تبیین در حوزه تاریخ نگاری و یا تبلیغ و ترویج فرهنگ و ارزش‌ها صورت گرفته است، ابتدا متأثر از ضرورت‌های دفاع در برابر تجاوز و مقاومت در برابر فشار دشمن بود. بعدها نیز ضرورت حفظ نظام ارزشی و فرهنگی جامعه در برابر گسترش فرهنگ توسعه اقتصادی، موجب توجه به حفظ ارزش های دوران دفاع مقدس شد.

وجود پرسش و ابهام درباره مدیریت تصمیم‌گیری و تأثیر آن در جنگ، بمثابه رویکرد انتقادی، هم اکنون همپای تاریخ نگاری توصیفی و ترویج فرهنگ و ارزش های دوران دفاع، گسترش یافته است. مهمترین نتیجه این وضعیت این است که نسبتی میان مطالعات و پژوهش های تاریخی با پرسش‌های موجود در جامعه، همچنین با نیازهای آینده وجود ندارد. برای غلبه بر وضعیت کنونی باید رویکرد و روش های جاری مورد بازبینی قرار بگیرد.

پیش از این ضرورت های عملی برای دفاع در برابر دشمن و آشنایی جامعه با وقایع، منطق توصیف و تبیین تاریخ جنگ را شکل داد. اما نسل پس از جنگ دیگر درگیر الزامات زمان واقعه نیست، بلکه با پیامدهای جنگ و روایت‌های متفاوت و مناقشه‌آمیز درباره وقایع، مواجه است. ریشه وضعیت کنونی هم تداوم رویکردها و روش‌های گذشته است که موجب پیدایش «نهادگرایی» در تاریخ نگاری جنگ شده است. به این معنا که چرایی و چگونگی وقوع رخدادهای جنگ در ذیل نقش سازمان‌های نظامی در جنگ مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین محدویت دسترسی عمومی به اسناد و سایر ملاحظات، مانع از ظهور روایت های جدید و پاسخگو شده است. با این توضیح، اگر پژوهش ها باید در پاسخ به نیازها باشد، نقطه عزیمت برای تعریف نیازهای کنونی دو چیز است:

   1) ابهامات و پرسش های نسل جدید که تحت تأثیر پیامدها و نتایج جنگ قرار دارد.

   2) نیازهای حال و آینده جامعه، بر پایه تجربه گذشته.

بدون پاسخ به نیاز اول، نیاز دوم تأمین نخواهد شد. زیرا در صورت تردید درباره واقعیت‌های تاریخی، استفاده از تجربه جنگ برای آینده امکان پذیر نخواهد بود. به همین دلیل باید با نقد و بررسی رویکردها، روش ها و روایت‌های کنونی از تجربه جنگ با عراق، راه را برای فهم جدید، با مشخصه «اقناع کنندگی» و «پاسخگویی» گشود.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به مطالعات جنگ

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

فهم از جنگ

آیا فهم از مسئله جنگ مشروط به فهم از وقایع تاریخی است؟

پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹

اشاره:

   یادداشتی را تحت عنوان؛ «تاریخ؛ روایت آنچه انجام شده یا آنچه باید انجام می شد، ولی نشد؟» نوشتم که  استاد ارجمند جناب آقای کمری به نقد آن اقدام و در سایت منتشر شد. فرهیخته گرامی، خانم جمشیدی نیز در نوشتار دیگری تحت عنوان؛ «امکان»، «نقد»، «احتمال»؛ ضرورت‌های سه‌گانه در روش‌شناسی فهم واقعه، موضوع را مورد واکاوی قرار دادند. جناب ضامنی نیز در یادداشت خود ابعاد دیگری از موضوع را مورد بررسی قرار داد که راه را برای تعمیق این بحث گشوده است. با تشکر از بزرگوارانی که امکان فهم از یک مسئله اساسی در حوزه رویکردی و روش شناختی را فراهم کرده اند، در نوشتار حاضر در نظر دارم «محل نزاع» را  که بحث درباره محدود کردنِ فهم از جنگ به تفکر و روش تاریخی، با انکار امکان پذیر بودن بررسیهای استراتژیک از طریق روش غیر تاریخی می باشد،  بر پایه تفکیک واقعه از مسئله جنگ، بررسی خواهم کرد.

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

فهم از جنگ

،

واقعه محوری

جایگاه نقد در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق کجاست؟

شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹

   نحوه مواجهه با تجربه جنگ ایران و عراق به لحاظ روش شناختی، تابع تعریف و واکنش جامعه ایران در برابر مسئله جنگ است. با این توضیح پرسش این است که؛ در جامعه ایران چه ادراکی از مسئله جنگ وجود دارد و چگونه دستخوش تغییر شده است؟ پاسخ به پرسش یاد شده علاوه بر آشکار ساختن چگونگی فهم از مسئله جنگ و تحولات آن، علت تقلیل گرائی در مفهموم جنگ را توضیح می دهد.

 حمله عراق به ایران بمعنای تغییر در مناسبات دو کشور از صلح به جنگ، پس از پیروزی انقلاب و تحت تاثیرِ تغییر در موازنه قوا صورت گرفته است. در حالیکه ادراک از موقعیت ایران پس از پیروزی انقلاب و الزامات تثبیت نظام برآمده از انقلاب، در واقع موجب غافلگیری در برابر حمله عراق شد. تجاوز عراق به ایران در چارچوب بهم پیوستگی جنگ و انقلاب، در نتیجه سیاستهای امریکا علیه انقلاب و نظام، با  رویکرد دفاعی  صورتبندی شد. ملاحظه یاد شده مفهوم جنگ را به مفهوم «دفاع مقدس» تقلیل داده است. به همین دلیل واقعه محوری و رویکرد سیاسی- فرهنگی به جنگ، در مقایسه با رویکرد نظامی- راهبردی، بیشتر مورد اهتمام قرار گرفته است. ملاحظه یاد شده همچنین منطق مناقشات در باره موضوعات و مسائل جنگ را تا اندازه ای روشن می کند.

 بر این باور هستم که از نظر تاریخی، وقوع جنگ در چارچوب پیوستگی با انقلاب قابل تبیین است. زیرا تغییر مناسبات ایران و عراق پس از انعقاد قرارداد 1975 الجزایر از  روابط صلح آمیز به بحران و جنگ، حاصل تغییر در ساختار قدرت در ایران و منطقه، با اثر پیروزی انقلاب است. در عین حال، مسئله اصلی که به دفاع موضوعیّت داده، و در آینده احتمال وقوع آن وجود دارد، جنگ است.  با وجود این تمرکز بر دفاع بعنوان واکنش ضروری و اساسی جامعه ایران در برابر تجاوز عراق،  ادراک از «مسئله جنگ» را تحت تاثیر قرار داده و این مسئله با رویکرد تاریخنگاری واقعه محور، تشدید می شود.

تبدیل تجربه جنگ به دفاع و دفاع به سرمایه فرهنگی- معنوی از طریق خاطره‌گویی و تجلیل از الگوی فکری- رفتاری رزمندگان در دوره دفاع مقدس، با وجود آنکه فرهنگ و نظام ارزشی جامعه را شکل خواهد داد و از این جهت ضرورت دارد، اما الزامات فهم از مسئله جنگ و ضرورت‌های بازدارندگی و مهمتر از آن؛ ایجاد قدرت تهاجمی و بکارگیری آن علیه تهدیدات را، در چارچوب تفکر استراتژیک در کشور، فراهم نخواهد کرد. در واقع تشریح جزئیات وقایع تاریخی و ترویج خاطرات رزمندگان، پیش فرض‌های مفهومی از دفاع مقدس را تقویت می کند، ولی منجر به فهم از جنگ، بعنوان یک «مسئله استراتژیک» و مخاطره‌آمیز نخواهد شد.

گذار از مفهوم دفاع مقدس به جنگ، نیازمند نگرش به جنگ بعنوان یک امر استراتژیک، با بررسی های نظامی و راهبردی  است. این مهم بدون نقد و بررسی پیش فرض‌های موجود از تجاوز عراق به ایران, همچنین نقد روش شناسی مطالعات جنگ ایران و عراق، قابل حصول نیست و نمی‌توان تمهیدات لازم را برای گذار از مفهوم دفاع به مفهوم جنگ، فراهم کند.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به مطالعات جنگ

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

رویکرد نقادانه

،

خرد دفاعی

،

امر استراتژیک

یادداشت میهمان/ نقدی بر روش فهم از جنگ

یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸
یادداشت علیرضا کمری
علیرضا کمری

اشاره:

   درباره مباحث روش‌شناسی و در نقد «رویکرد تاریخی و نقلی به مسئله جنگ»، پیش از این یادداشت‌های متفاوتی را منتشر کرده بودم. اخیراً یادداشتی را تحت عنوان «روش فهم جنگ ایران و عراق، بررسی مفهومی یا مطالعه تاریخی؟» نوشتم و پرسش یاد شده را با فرض تاریخ‌مندی پدیده‌ها و دوگانگی روش تحقیق، بصورت توصیفی و مفهومی، مورد بررسی قرار دادم. جناب آقای علیرضا کمری با نقد کوتاه خود بر این «کوته‌ نوشت»، این امکان را فراهم کردند تا لایه‌های پیچیده این موضوع مورد بحث قرار بگیرد. ضمن قدردانی از ارسال مطلب ایشان، بر این باورم هستم که طرح بحث در این حوزه و گفتگو درباره آن می‌تواند رویکرد و روش‌های کنونی در مطالعه جنگ ایران و عراق را دستخوش تغییر کند. در ادامه ابتدا نقد ایشان و سپس چند نکته را که بیشتر ناظر بر تفاوت در مبانی نظری و روشی درباره مطالعه جنگ ایران و عراق است، مورد اشاره قرار خواهم داد:

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

فهم از جنگ

،

امر استراتژیک

روش فهم جنگ ایران و عراق؛ بررسی مفهومی یا مطالعه تاریخی؟

شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۸

   با فرض اینکه همه پدیده‌ها تاریخ‌مندند و در ذیل مفاهیم قابل صورت بندی هستند، بنابراین می‌توان هر موضوع و پدیده ای را در بستر تاریخ بررسی و مفهوم بندی کرد. با این مقدمه، دو پرسش وجود دارد:

1) جنگ ایران و عراق را چگونه باید مورد مطالعه قرار داد؟

2) هم اکنون جنگ ایران و عراق با چه روشی مطالعه می شود؟

چنانکه اشاره شد، برای بررسی پدیده‌های تاریخی و اجتماعی، دو روش کلی شامل توصیفی و مفهومی وجود دارد. بدیهی است پدیده ای که در بستر تاریخی با توصیف و تحلیل، ظرفیت بررسی داشته باشد، از نظر مفهومی نیز احتمالاً قابل بررسی است. در عین حال ترجیح روش به این دلیل اهمیت دارد که؛ روش تابع مسئله است. به این معنا که با هر روشی به هر مسئله‌ای نمی‌توان پاسخ داد. با این توضیح، انتخاب روش برای مطالعه، تابع تعریف از مسئله جنگ است.

اگر جنگ ایران و عراق در نسبت با انقلاب و مناسبات تاریخی با عراق تعریف و تفسیر شود، باید با روش تاریخی مورد مطالعه قرار بگیرد، چنانکه هم اکنون رایج است. اگر جنگ ایران و عراق با نظر به «موضوع و مسئله» مورد توجه قرار بگیرد، باید بر اساس «مفهوم جنگ» مورد بررسی قرار بگیرد.

هم اکنون روش تاریخی در مطالعه جنگ غلبه دارد و مهمتر آنکه؛ ظرفیت بررسی مفهومی، با تمرکز بر مسئله جنگ بعنوان یک امر استراتژیک را محدود کرده است. بررسی تاریخی موجب شده که «مفهوم دفاع مقدس» راهنمای بررسی‌ها در چارچوب انقلاب و واکنش دفاعی جامعه ایران در چارچوب ارزش‌های دینی- انقلابی مورد توجه قرار بگیرد. روش مورد استفاده نیز نقلی و مستند، همچنین استفاده از خاطرات است. رویکرد و روش‌های یاد شده در حالیکه بخشی از واقعیات تاریخی را آشکار می کند، در عین حال مسئله جنگ را به تاریخ و خاطره تقلیل می دهد. علاوه بر این، توسعه و ساختارمند کردن مناقشات سیاسی در بستر بررسی‌های تاریخی، ظرفیت‌های مسئله جنگ را بعنوان امر تکرارپذیر در آینده محدود می‌کند.

با نظر به توضیحات یاد شده، حتی تاریخ جنگ را می‌توان در ذیل مفهوم جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک مورد بازبینی قرار داد و به پرسش‌های اساسی آن پاسخ داد. در حالیکه بررسی‌های تاریخی ظرفیت بررسی‌های انتقادی و پاسخ به پرسش‌ها را نداشته و به صورت تدریجی، پرسش‌ها نیز به بخشی از تاریخ نگاری جنگ تبدیل خواهد شد.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به فهم از جنگ

برچسب ها:

فهم از جنگ

،

مطالعه جنگ

،

امر استراتژیک

بررسی تجربه جنگ با عراق، با روش مقایسه ای یا نقد درونی؟

شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۸

   اخیراً از سوی یکی از دیپلمات‌های برجسته در دوران جنگ با عراق، در برابر این پرسش قرار گرفتم که؛ آیا تا کنون جنگ ایران و عراق با سایر جنگ ها مقایسه شده است؟ روش بررسی مقایسه ای- تطبیقی در موضوعات تاریخی و حتی اجتماعی رایج است و با نتایج درخور توجهی همراه است. در پاسخ به پرسش یاد شده با مفروضاتی که نسبت به موضوع دارم و اطلاع از کارهای پژوهشی در حوزه جنگ ایران و عراق، بر دو نکته تأکید کردم که بمعنای استفاده از روش نقد بیرونی و یا نقد درونی است:

الف) تا جایی که از مراکز پژوهشی و آثار منتشر شده اطلاع دارم، چنین پژوهشی صورت نگرفته و اگر هم انجام شده باشد، تا کنون منتشر نشده است.

ب ) تجربه آموزی از درس های جنگ با عراق در شرایط مشابه، از مسیر بررسی‌های تطبیقی- تاریخی عبور نمی کند، بلکه به نقد مفهومی- رفتاری نیاز است.

فرصت برای توضیح این موضوع نبود، بنابراین در این یادداشت به دلیل آن اشاره خواهم کرد.

مسئله ما در مورد جنگ، از نظر معرفت شناسی محل بحث است. به این معنا که مفهوم جنگ را بعنوان یک امر مخاطره آمیز و استراتژیک، با مفهوم دفاع که ناظر بر واکنش جامعه ایران به تجاوز عراق است، جایگزین کرده‌ایم. بنابر این، نظام ادراکی ما از مفهوم جنگ نیاز به بازبینی دارد.

اما علت تاکید بر «نقد معرفت شناسی» این است که، مفاهیم تجربی در یک جامعه از طریق روش مقایسه‌ای- تطبیقی کسب و اصلاح نمی شود. نظر به اینکه شرایط تاریخی ایران در برابر تجاوز عراق، منطق فهم از جنگ و ضرورت دفاع را شکل داده است، بنابراین با بررسی مفهومی- تاریخی باید علت جایگزینی مفهوم دفاع به جای جنگ را که نوعی تقلیل‌گرایی است، نقد و بررسی کرد.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به مطالعات جنگ

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

معرفت شناسی جنگ

،

نقد درونی

،

روش تطبیقی

تاملی بر روش شناسی مطالعه جنگ

چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۷

   اگر روش تابع مسئله باشد، که هست، اما تعریف مسئله تابع منظر و رویکرد است. با این توضیح تنوع و تکثر در پژوهش و طرح پرسش، تابع رویکرداست. بعبارت دیگر  تعریف متفاوت از مسایل و انتخاب روش‌های مختلف برای پاسخ به مسئله تابع رویکرد است. با این توضیح  مسئله تابع منظر و رویکرد است و روش تابع مسئله است، در نتیجه از طریق روش می توان مسئله را آشکار و تبیین کرد و به آن پاسخ داد. بر پایه مقدمات یاد شده، پرسش این است که در مطالعه جنگ ایران و عراق، آیا مباحث روش شناختی موجب شناخت مسایل و رویکردها خواهد شد، یا اینکه از طریق شناخت رویکردها باید  مسایل را تعریف و روش را مورد شناسایی قرار داد؟ بنظرم ما در مطالعه جنگ ایران و عراق به رویکرد و روش های جدیدی نیاز داریم تا بسیاری از مسائل را در درون آن منحل و به مناقشات کنونی پایان دهد. مباحث روش شناسی تابع رویکرد ها خواهد بود و از طریق نقد و بررسی روش شناسی نمی توان راه های برون رفت از وضعیت کنونی را مورد شناسائی قرار داد. با این توضیح  هدف یاد شده چگونه قابل دستیابی است؟

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

مسئله محوری

تفاوت بررسی های تاریخی با بررسی های استراتژیک چیست؟

چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۶

  پس از اتمام کتاب «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه»، تا اندازه ای از بررسی‌های تاریخی فاصله گرفتم و به بررسی‌های نظامی- استراتژیک نزدیک شدم. تفاوت بررسی‌های تاریخی با بررسی استراتژیک که هنوز در انجام آن بضاعت و توانایی لازم را ندارم، در موضوع، رویکرد و روش است که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد:

1- «موضوع» بررسی‌های تاریخی، واقعه در زمان و مکان است، در حالیکه در بررسی‌های استراتژیک، کلیّت واقعه، روندها و همچنین تحولات آن، با تمرکز بر نقاط ثقل و تأثیرگذار مورد نظر است.

2- «رویکرد» کلی در بررسی‌های تاریخی، واقعه در گذشته است، اما در بررسی‌های استراتژیک تأثیرات واقعه و درس‌های آن با نظر به آینده بررسی می شود.

3- «روش» بررسی‌های تاریخی با تمرکز بر جزئیات وقایع، بصورت مستند و نقلی صورت می‌گیرد، در حالیکه بررسی‌های استراتژیک با نظر به داده‌های تاریخی و به روش تحلیلی و کلان به منظور ارایه توصیه های راهبردی صورت می گیرد.

  با فرض صحت ارزیابی یاد شده از تفاوت بررسی‌های تاریخی با بررسی‌های استراتژیک، پرسش‌های اساسی زیر وجود دارد:

1) هم اکنون رویکرد و روش غالب در مطالعه جنگ ایران و عراق، تاریخی است یا استراتژیک؟

2) علت استفاده از رویکرد و روش کنونی در مطالعه جنگ ایران و عراق چیست و چه نتیجه ای داشته است؟

3) برای مطالعه موضوعات و مسایل اساسی جنگ ایران و عراق، از کدام رویکرد و روش باید استفاده کرد؟

4) چگونه می توان روش‌های موجود را تغییر و یا رویکرد و روش جدیدی را طراحی و مورد استفاده قرار داد؟

برچسب ها:

روش شناسی

،

بررسی تاریخی

،

بررسی راهبردی

،

مطالعه جنگ

یادداشت میهمان/ روش‌شناسی مطالعات جنگ در افق تهدید جنگ آینده - بخش دوم

جمعه ۳ شهریور ۱۳۹۶

اشاره:

   در بخش دوم، نویسنده ضمن نقد و بررسی نظات مطرح شده در نشست، دو پیشنهاد را در حوزه روش شناسی جنگ مطرح کرده است که راه را بر توسعه و تعمیق مباچث روش شناسی در حوزه مطالعات جنگ خواهد گشود.

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

فرانک جمشیدی

یادداشت میهمان/ روش‌شناسی مطالعات جنگ در افق تهدید جنگ آینده - بخش اول

شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۶
فرانک جمشیدی
فرانک جمشیدی

اشاره:

  برگزاری نشستِ «روش‌شناسی مطالعات جنگ در ایران: وضع موجودـ شرایط مطلوب»، در انجمن علوم سیاسی که بسیار هوشمندانه و مورد نیاز بود، با وجود مباحثی که طرح شد، بنظرم برای روشن شدن موضوع هرچند لازم بود ولی کافی نبود. با نظر به ملاحظه یاد شده، مفهوم بندی بحث از سوی خانم جمشیدی اقدام اساسی در مسیر جدید است که امیدوارم مورد استقبال و نقد و بررسی قرار بگیرد.

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

فرانک جمشیدی

گزارش نشست نقد روش شناسی مطالعات جنگ ایران و عراق- بخش پایانی

یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶

اشاره:

  پس از ارایه مباحث دکتر هادیان و درودیان، در بخش پایانی نشست، پرسش های مطرح شده از سوی حاضرین در جلسه مورد بررسی قرار گرفت و سخنرانان به مخاطبین محترم، پاسخ گفتند.

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

انجمن علوم سیاسی

گزارش نشست نقد روش شناسی مطالعات جنگ ایران و عراق- بخش سوم

پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶

اشاره:

   پس از ارایه بحث از سوی دکتر هادیان، در ادامه این نشست، ملاحظات ناظر بر روش شناسی مطالعات جنگ ایران و عراق، در پاسخ به «پرسش و مسئله روش شناسی»، از سوی محمد درودیان ارایه شد.

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

نهضت آزادی

،

امر استراتژیک

گزارش نشست نقد روش شناسی مطالعات جنگ ایران و عراق- بخش دوم

چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
ناصر هادیان
دکتر ناصر هادیان

اشاره:

   در قسمت اول، پرسش های مورد بحث از سوی دکتر بابایی مطرح شد. دکتر هادیان در این جلسه، ملاحظاتی را درباره روش شناسی بصورت عام و سپس روش شناسی مطالعات جنگ و کاستی های موجود در این حوزه به ویژه در دانشگاه و مراکز پژوهشی را، مورد اشاره قرار دادند.

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

انجمن علوم سیاسی

،

ناصر هادیان

گزارش نشست نقد روش شناسی مطالعات جنگ ایران و عراق- بخش اول

جمعه ۱۶ تیر ۱۳۹۶
انجمن علوم سیاسی ایران
نشست نقد روش شناسی مطالعات جنگ ایران و عراق در انجمن علوم سیاسی ایران

اشاره:

   نشست نقد و بررسی روش شناسی مطالعات جنگ ایران و عراق، روز دوشنبه 12 تیرماه جاری با حضور دکتر ناصر هادیان؛ استاد دانشگاه، محمد درودیان؛ محقق و پژوهشگر جنگ و دکتر محمد بابایی؛ مسئول کمیته روش شناسی انجمن علوم سیاسی ایران، در محل این انجمن برگزار شد. ...

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

روش شناسی

،

انجمن علوم سیاسی

،

ناصر هادیان

مطالعه جنگ ایران و عراق؛ آینده به جای گذشته

شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۶

اشاره:

  مباحث روش شناختی مطالعه جنگ ایران و عراق را با نقد و بررسی آنچه تا کنون در کتاب سیری در جنگ و سایر آثار، آغاز کردم و همچنان درگیر پرسش از علت استفاده از روش نقلی و مستند، در مطالعات تاریخی جنگ ایران و عراق هستم. همچنین درباره نتایج و پیامدهای مطالعه تاریخی، به این جمع بندی رسیدم که؛ مطالعات تاریخی جنگ ایران و عراق، منجر به مناقشات نهادینه شده درباره نقش افراد و سازمان ها در جنگ، در دو سطح نظامی میان ارتش و سپاه، همچنین میان نظامی ها با سیاسیون شده است. بنابراین روش کنونی موجب محدود شدن حوزه مطالعات جنگ از نظر تنوع موضوعی، همچنین نادیده گرفتن سایر ظرفیت ها برای بررسی جنگ، ازجمله بررسی های استراتژیک شده است. بنظرم نقد و بررسی روش شناختی جنگ ایران و عراق، از دو طریق امکانپذیر است:

1- نقد و بررسی رویکردها و روش های موجود. این مهم را نزدیک به 20 سال است که انجام می دهم و در کتاب «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه» یک فصل به همین موضوع اختصاص یافته و قابلیت تبدیل شدن به یک کتاب مستقل را دارد.

2- بررسی ماهیت و مسئله جنگ. با وجود آنکه روش های کنونی را بر اساس، تعریف جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک فرض گرفته‌ام، اما بحث مستقلی را تا کنون درباره روش شناسی بررسی استراتژیک انجام نداده ام، هرچند در کتاب «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه» از همین روش استفاده کرده ام. این موضوع در مبحث پایانی کتاب بعنوان پیش درآمدی بر یک نظریه، به شکل آشکار و روشن تری انجام شده است. در این یادداشت، ضرورت‌ها و چگونگی تغییر در رویکرد «گذشته‌گرا»، با نظر به «رویکرد آینده‌نگر» را بررسی کرده‌ام. ...

برچسب ها:

سیری در جنگ

،

مطالعه جنگ

،

تاریخ نگاری جنگ

مطالعات جنگ؛ گسست یا پیوستگی؟

یکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۵

   ارتش و سپاه در امتداد تجربه جنگ و استفاده از آن، همچنان درگیر صورتی از تداوم و تکامل، سازمانی و مأموریتی، در حوزه امور دفاعی و امنیتی هستند. به این معنا که استفاده از تجربه حاصل از جنگ با عراق، علاوه بر گسترش حوزه مطالعات فرهنگی، تاریخی و نظامی، در نظام آموزشی، توسعه سازمانی و تولید تجهیزات نظامی نیروهای مسلح نقش اساسی دارد. با فرض صحت برداشت یاد شده از برخی واقعیات کنونی که جریان دارد، این پرسش محل بحث است که؛ چرا در مطالعات جنگ ایران و عراق، پیوستگی میان تجربه گذشته با نیازهای حال و آینده، مورد توجه قرار نگرفته است؟ به عبارت دیگر چرا فراتر از نقش سازمانی ارتش و سپاه در جنگ و مناقشه درباره آن، هیچگونه بحث عمیق و جدی در حوزه تجربه جنگ با عراق، در سطح راهبردی صورت نمی گیرد؟  ...

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تجربه جنگ

،

ارتش و سپاه

،

جنگ آینده

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها