در برابر «چرخه مذاكره- جنگ» چه بايد كرد؟

سه شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۴

پرسش از نسبت مذاكره با جنگ، در‌حالي كه از مباني نظري برخوردار است، در اين جستار با تأكيد بر دو تجربه تاريخي بازبيني شده است. پيش از اين در چارچوب رويكرد انتقادي از علت وقوع جنگ، چنين تصور مي‌شد كه موافقت با سفر صدام به ايران و استفاده از روش مذاكره، مي‌توانست مانع از جنگ شود. از نظر تاريخي اين تجربه با برگزاري مذاكرات به آزمون گذاشته نشده است تا روشن شود آيا برگزاري مذاكرات چنان‌كه منتقدين مي‌گويند، مي‌توانست مانع از حمله عراق به ايران شود يا خير؟

در دوره اخير پس از درخواست ترامپ براي مذاكره، امتناع از پذيرش اين درخواست به‌مثابه از دست دادن فرصت و زمينه‌ساز استفاده از قدرت نظامي و جنگ ارزيابي مي‌شد و متاثر از همين ملاحظات مذاكرات ايران و امريكا شكل گرفت. حمله غافلگيرانه اسراييل در سحرگاه روز 23 خرداد و جنگ 12روزه در شرايطي صورت گرفت كه مذاكرات ايران و امريكا جريان داشت و براي ملاقات در روز يكشنبه 26 تيرماه توافق شده بود. با اين توضيح، پرسش از نسبت مذاكرات با جنگ، به اعتبار تجربه تاريخي و مباني نظري آن، در ادامه مورد بررسي قرار گرفته است ...

برچسب ها:

جنگ و سیاست

،

تهدیدات نظامی

،

مذاکره

،

جنگ 12 روزه

تغییر در ادراک از علت و چگونگی وقوع جنگ

دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴

نظام ادراکی- تجربی جامعه ایران از علت و چگونگی وقوع جنگ، در اولویت نخست تابع تجربه جنگ با عراق و شکل‎گیری این تصوّر است که جنگ بر اساس هدف و برنامه قبلی و بصورت ناگهانی واقع می‎شود. در حالیکه واقعیت‎های تاریخی و راهبردی از حمله عراق به ایران، برخلاف این تصور رایج است. بعدها با حمله امریکا به افغانستان و عراق، نه تنها این ذهنیت تغییر نکرد، بلکه بیش از گذشته تقویت شد.

برداشت اولیه از علت و چگونگی وقوع جنگ، با انتشار اسناد و شکل‎گیری نظریه‎های جدید، در حال تغییر است. به این شکل که تلاش سیاسی و «امکان مذاکره» و استفاده از «قدرت بازدارندگی»، بعنوان دو عامل اساسی، نقش مهمی در مدیریت بحران و جلوگیری از تبدیل بحران به جنگ دارد ...

برچسب ها:

جنگ و سیاست

،

تهدیدات آمریکا

،

مذاکره

،

بازدارندگی

سرنوشت جنگ، با جنگ تعیین می شود یا با سیاست؟

چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲

پایان جنگ ایران و عراق از طریق پذیرش قطعنامه 598 و ابهام درباره نحوه خاتمه جنگ فرسایشی اوکراین و جنگ غزه، موجب طرح این پرسش شده است که؛ سرنوشت جنگ، با جنگ تعیین می‌شود یا با سیاست؟ پرسش از نسبت جنگ با سیاست، یک پرسش کلاسیک و پایدار است که بر مبنای نظریه کلاوزویتس شکل گرفت است. به این معنا که سیاست، جنگِ بدون خون‌ریزی است و جنگ، سیاستِ توام با خون ریزی است. در هسته مرکزی نظریه کلاوزویتس این مفهوم قرار دارد که جنگ، بماهو جنگ معنا ندارد. جنگ بعنوان ابزار قدرت، با هدف کشتار و تخریب، برای تأمین اهداف سیاسی، از طریق پیروزی نظامی، صورت می‌گیرد ...

برچسب ها:

جنگ و سیاست

،

پایان جنگ

،

جنگ اوکراین

،

جنگ غزه

تحول در مفهوم قدرت نظامی و روش استفاده از آن

چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۸

   تجربه تاریخی جامعه ایران در استفاده از قدرت نظامی، ناظر بر ضرورت دفاع در برابر دشمن متجاوز و استفاده از قدرت نظامی برای آزادسازی مناطق اشغالی و تحمیل خواسته های خود بر دشمن است. غلبه مفهوم جنگ دفاعی و مشروعیت آن، بر پایه دفاع از انقلاب، نظام و کشور، متکی بر حضور مردم و تاثیر باورهای انقلابی و دینی موجب نوعی «نگرش کلی و مطلق» به مسئله جنگ شد. پذیرش جنگ طولانی و مقاومت در برابر فشارهای دشمن، تابع چنین ادراکی از مفهوم جنگ بود.

رخداهای اخیر نظامی در منطقه خلیج فارس پس از تلاش آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران و سقوط پهباد آمریکا به همراه انفجار کشتی ها و برخی رخدادهای دیگر، بیانگر «تغییر در مفهوم قدرت نظامی» و روش استفاده  ابزاری از قدرت نظامی است. به این معنا که از قدرت نظامی برای پیشبرد اهداف سیاسی و مدیریت روند تحولات نظامی با هدف جلوگیری از جنگ، در چارچوب نظریه پیوستگی جنگ و سیاست کلاوزویتس استفاده می شود.

مسئله مهمتر آنکه؛ در ذیل تغییر مفهومی در باره جنگ، سطح هماهنگی در دو حوزه نظامی و سیاست خارجی در اعلام مواضع و اقدامات هماهنگ و تکمیل کننده، بیش از گذشته قابل مشاهده است. تحول یاد شده هر چند تابع تأثیر مستقیم تجربه جنگ با عراق نیست، ولی در حوزه تفکر نظامی- راهبردی، این تجربه ظرفیت های جدیدی را در حوزه مفهومی، سیاستگذاری و اقدامات نظامی و دیپلماتیک ایجاد می کند که باید با خوش‌بینی، تاثیر و نقش آن در پیشبرد اهداف و منافع ملی مورد ارزیابی قرار بگیرد.

برچسب ها:

جنگ و سیاست

،

قدرت دفاعی ایران

جنگ و سیاست؛ پیوستگی یا گسست؟

جمعه ۶ مهر ۱۳۹۷

طرح مسئله

  با فرض پذیرش نظریه کلاوزویتس مبنی بر پیوستگی جنگ با سیاست، این پرسش وجود دارد که؛ تجربیات  چهار دهه گذشته در مواجهه با تهدید و جنگ، در ایران و منطقه، بیانگر باورمندی و عمل بر اساس پیوستگی جنگ با سیاست است یا گسست؟ نظریه مشهور کلاوزویتس درباره پیوستگی جنگ با سیاست، به این معنا است که؛ جنگ یک امر مستقل نیست، بلکه هدف دارد که بیرون از جنگ، و همان سیاست است. با این توضیح، جنگ وجه ابزاری برای تأمین اهداف سیاسی در جنگ دارد که پس از بن بست در مناسبات دو کشور و یا بر اثر تعریف اهداف توسعه طلبانه، موجب استفاده از قدرت نظامی برای تأمین اهداف سیاسی می شود. به این معنا که با نواخت آتش گلوله رقص دیپلماتها در عرصه سیاسی آغاز می شود.

 با نظر به پیوستگی جنگ و سیاست بررسی تجربیات دهه انقلاب و جنگ نشان خواهد داد که در ادراک و عمل، چه نسبتی میان جنگ و استفاده از قدرت نظامی برای تامین اهداف سیاسی وجود داشته است. مهمتر آنکه نتیجه و تاثیرات آن چه بوده است. در ادامه به برخی موارد مهم و تاریخی اشاره خواهد شد ...

برچسب ها:

جنگ و سیاست

،

قطعنامه 598

،

تسخیر سفارت آمریکا

،

هیئت حسن نیت

جنگ دفاعی یا پیشبرد اهداف استراتژیک با جنگ؟

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۷

   تجربه جامعه ایران در برابر تجاوز عراق و شکل‌گیری فرهنگ مقاومت مردمی، گرچه در واکنش به حمله عراق به ایران صورت گرفته است، اما اگر این فرض را بپذیریم که ادراک و عمل، ریشه در تجربه تاریخی و مناسبات، همچنین شرایط سیاسی- اجتماعی دارد، این پرسش وجود دارد که؛ واکنش جامعه ایران در برابر تجاوز عراق در چارچوب چه مفاهیم و تجربه ای قابل صورتبندی است؟ در واقع جامعه ایران که در شرایط انقلابی و پس از پیروزی انقلاب قرار داشت، تجاوز عراق را بمثابه حمله به انقلاب ارزیابی کرد و این موضوع موجب شکل گیری فرهنگ مقاومت همه جانبه در برابر متجاوز شد و از این طریق مفهوم جنگ دفاعی شکل گرفت و جنگ جایگزین انقلاب شد.

   پس از اتمام جنگ ایران و عراق، تهدید نظامی ایران به بهانه موضوع هسته ای طی یک دهه گذشته و تداوم آن در موضوعات و مسایل منطقه ای، موضوع جنگ را به جای «حمله به انقلاب» که با تجاوز عراق به ایران شکل داد، بر «مهار قدرت ایران در منطقه» متمرکز کرده است. همچنین در گذشته فروپاشی قدرت نظامی و سیاسی ایران بر اثر پیروزی انقلاب، بمثابه فرصت برای حمله به ایران ارزیابی می شد، در حالیکه امروز قدرت ایران و توسعه آن در منطقه، محمل تهدید نظامی و حمله قرار گرفته است.

   با نظر به تغییر موقعیت ایران از «شرایط انقلابی» و ضعف های ناشی از فروپاشی ساختار و تغییر در ماهیت قدرت به «موقعیت استراتژیک در منطقه» که با برخورداری از قدرت نفوذ و تأثیرگذاری همراه شده است، جنگ آینده و ضرورت سامان دهی قدرت دفاعی و تهاجمی در برابر آن، صرفاً با مفهوم «جنگ دفاعی» که برآمده از تجربه جنگ با عراق است، قابل صورتبندی و طراحی نیست و باید در چارچوب دیگری از جمله مفهوم « ثبات بخشی در منطقه و رقابت استراتژیک» مفهوم بندی شود.

برچسب ها:

جنگ آینده

،

جنگ و سیاست

،

قدرت منطقه ای ایران

چرا همه راه ها در بررسی جنگ، به سیاست ختم می شود؟

شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶

   فرض بر این است که رویکرد و روش‌های کنونی در مطالعه جنگ ایران و عراق، شامل فرهنگی- معنوی با تأکید بر خاطرات، بررسی‌های تاریخی- عملیاتی با تأکید بر نقش سازمانی ارتش و سپاه در جنگ، همچنین بررسی های انتقادی، با تأکید بر نقد تصمیم گیری و اقدامات در برابر وقوع، ادامه و پایان دادن به جنگ، در عین حالیکه موضوع آن جنگ ایران و عراق است، اما جنگ را به امر دیگری تقلیل می دهد که با نظر به نتایج حاصله می توان در باره آن قضاوت کرد. در ادامه به چند نمونه اشاره خواهد شد:

1) رویکرد فرهنگی- معنوی با خاطره گویی و روایت سلوک فردی در جنگ، بهانه ای برای آشکار سازی و روایت سبک زندگی در جنگ، با هدف الگو سازی برای هنجار سازی اجتماعی است.

2) بررسی های تاریخی- عملیاتی ناظر بر تبیین نقش و عملکرد سازمانی ارتش و سپاه در جنگ با نظر به هویت سازمانی و پایگاه اجتماعی صورت می گیرد و در این میان مسئله جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک، نا دیده گرفته شده است.

3) در رویکرد انتقادی که از سوی اپوزیسیون سیاسی شکل گرفت و هم اکنون به جامعه منتقل و گسترش یافته است، نقد تصمیم گیری ها در مراحل جنگ، بیش از آنکه بر سطح راهبردی در جنگ تمرکز داشته و نتیجه بخش باشد، بیشتر با هدف سیاسی و در مناقشات جاری مورد استفاده قرار می گیرد.

  به این اعتبار، پرسش این است که؛ مسئله جنگ بعنوان یک امر استراتژیک که در نسبت با موجودیّت و هویت یک جامعه با سِرشت و سرنوشت آن نسبت دارد، کجا بررسی می شود؟ آیا میراث جنگ برای سیاست است یا حفظ موجودیت و هویت جامعه در شرایط مشابه در آینده؟

   در پاسخ به پرسشی که در عنوان یادداشت طرح شده است، بر این باور هستم که نگرش سیاسی به مسئله جنگ، قبل از وقوع آن، موجب غافلگیری راهبردی شد و در تداوم آن، همچنان نگرش به مسئله جنگ در خردِ دفاعی جامعه ایران از دریچه سیاست نگریسته می شود و به همین دلیل امکان تکرار شرایط مشابه تاریخی، در صورت وقوع جنگ، وجود دارد.

 

مطالب مرتبط:
+ جنگ و سیاست

برچسب ها:

جنگ و سیاست

،

رویکرد سیاسی به جنگ

ماهیت درگیری های نظامی را چگونه باید ارزیابی کرد؟

چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۵

اشاره:

   پیش از این موضوع «پیوستگی جنگ با سیاست» را در چارچوب نظریه کلازویتس در کتاب «جنگ ایران و عراق؛ موضوعات و مسائل» نوشتم و در سایت نیز مطالبی در این زمینه منتشر شد. با توجه به تحولات اخیر در منطقه و روش بررسی آن، در این یادداشت وضعیت و روش کنونی را در چارچوب پیوستگی با سیاست، مورد بررسی قرار داده ام.

برچسب ها:

جنگ و سیاست

،

جنگ آینده

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها