جنگ چگونه جایگزین انقلاب شد؟

سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
پیوستگی جنگ و انقلاب

در حالیکه جامعه ایران پس از پیروزی انقلاب درگیر استقرار نظام و تعیین جهتگیریهای کلی در سیاستهای داخلی و خارجی بود، پویاییهای اجتماعی انقلاب پس از پیروزی، ابتدا تحت تأثیر بحرانهای امنیتی قرار گرفت و سپس با حمله عراق، تمامیت ارضی و موجودیت نظام برآمده از انقلاب در معرض تهدید قرار گرفت.

موضوع یادشده، تفکر، روش و ساختار ضروری برای دفاع در برابر تجاوز را شکل داد و از این طریق مسئله جنگ، جایگزین انقلاب شد. با این تفاوت که بدلیل تفسیر جنگ در چهارچوب انقلاب و سرنگون کردن صدام و نظام بعثی عراق، بعنوان اهداف و خواستههای ایران، مورد تأکید قرار گرفت و راهنمای تعیین استراتژی دفاعی- آزادسازی و ادامه جنگ در خاک عراق شد. به همین دلیل در رسانههای خارجی نحوه پایان جنگ با پذیرش قطعنامه 598، بمثابه پایان انقلاب ارزیابی شد. ...

برچسب ها:

جنگ و انقلاب

،

دفاع مقدس

،

تجربه جنگ

،

جنگ آینده

دوگانگی در مواجهه با تجربه جنگ با عراق

سه شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴

چنانکه در یادداشتهای پیشین مورد تاکید قرار گرفت، تجاوز عراق به سرزمین ایران موجب شکل گیری رویکرد دفاعی به جنگ ایران و عراق شد، در حالیکه آنچه میان ایران و عراق به مدت هشت سال ادامه داشت، جنگ بود. هم اکنون مفهوم جنگ دفاعی برای ترسیم موقعیت و عملکرد دفاعی جامعه ایران در برابر تجاوز ارتش عراق مورد استفاده قرار می گیرد. چنانکه از خاطره گویی و توصیف رخداد، در مقایسه با سایر روش ها، بیشتر استفاده می شود و حداقل از نظر معرفت شناختی، دو نتیجه اساسی داشته است:

...

برچسب ها:

تجربه جنگ

،

مسئله استراتژیک

،

دفاع مقدس

روش انتقال تجربه جنگ با عراق کدام است؟

دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۳

تجربه زیسته یک جامعه در دوران جنگ، به معنای صورتی از زندگی در همه ابعاد و جزئیات آن است. انتقال جزئیات تجربه زیسته در هر دوره ای، براساس مفاهیم کلی صورت می گیرد. با این توضیح، تجربیات نظامی جنگ با عراق با توصیف جزئیات، در قالب گزارش از عملیات ها، قابل انتقال به آینده نخواهد بود. زیرا توصیف رخدادهای جزیی با گزارش عملیات یا استفاده از خاطرات و ادبیات، بمعنای بازنمایی «جهان شبه جنگ» است که جایگزین واقعیات تاریخی ـ راهبردی خواهد شد. در حالیکه با بررسی­‎های استراتژیک و تعیین نسبت عملیات های نظامی، با اهداف و نتایج آن و هر دو با اهداف سیاسی، می توان امکان انتقال تجربه جنگ و استفاده از تجربه گذشته را با استفاده از مفاهیم، برای پاسخ به نیازهای آینده را فراهم کرد ...

برچسب ها:

تجربه جنگ

،

مسئله استراتژیک

،

دفاع مقدس

جنگ یا دفاع مقدس؟

جمعه ۵ آذر ۱۴۰۰

 با گذشت سالها از زمان تجاوز عراق به ایران، همواره در سالگرد این واقعه تاریخی و سرنوشت ساز، همچنین در مناسبت‌های مربوط به آن، دو موضوع بیش از سایر موضوعات طرح می‌شود: نخست علل آغاز جنگ و دیگری، واکنش ایران به جنگ و شکل‌گیری دفاع که به عنوان نتیجه و یا دستاوردهای مقابله با تجاوز عراق، طرح می شود. دو موضوع یادشده بسیار مهم است. زیرا علاوه بر اینکه امکان فهم از واقعیات تاریخی- راهبردی را فراهم می‌کند، برای استفاده از تجربه جنگ در شرایط مشابه کاربرد دارد. در عین حال در مباحثی که طرح می شود، علت آغاز جنگ، بیش از مسئله دفاع و شکل گیری آن مورد توجه قرار دارد. این موضوع از نظر تقدم حمله بر دفاع، قابل توجیه است، به این اعتبار که اگر جنگ آغاز نمی‌شد، مفهوم و عملِ دفاع شکل نمی گرفت و با همین منطق، می‌توان به ضرورت‌های آمادگی بازدارندگی و دفاعی در آینده هم نظر کرد. اما به دلیل اهمیت موضوع دفاع در جنگ و در استقرار سامان قدرت سیاسی، نظامی و امنیتی در ایران، همچنین تأمین ثبات سیاسی در کشور، مسئله دفاع باید بیش از آن چه طرح شده، مورد توجه قرار بگیرد ...

برچسب ها:

دفاع مقدس

،

جنگ مردمی

،

بسیج

مطالعه جنگ ایران و عراق بر اساس کدام مفهوم؟

شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹

اشاره:

  نقد و بررسی آثار منتشر شده در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق بیانگر این موضوع است که مسئله جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک و مخاطره‌آمیز، هم‌اکنون در ذیل مفهوم دفاع مقدس قرار گرفته و غلبه «تاریخ نگاری واقعه محور و خاطره‌گویی»، روند «تقلیل گرایی» را بمعنای تغییر جایگاه جنگ از امر استراتژیک به امر سیاسی و اجتماعی، تسهیل و نهادینه کرده است. مهمترین نتایج پیدایش وضعیت یاد شده، علاو بر ناتوانی در تبیین تجربه تاریخی و راهبردی جنگ با عراق، ناتوانی در فهم از مسئله جنگ در آینده است. در چارچوب مفروض یاد شده این پرسش وجود دارد که چرا ادارک از مسئله جنگ بعنوان امر استراتژیک مغفول واقع شده است؟ در پاسخ به این پرسش بصورت اجمالی می‌توان گفت؛ غیر از ملاحظات ناظر بر نتیجه و نحوه پایان جنگ، درونمایه مسئله کنونی در نگرش به مسئله جنگ و علت تقلیل‌گرایی رو به گسترش، رویکرد سیاسی- اجتماعی به جنگ، در چارچوب مفهوم دفاع است. نظر به اینکه در هر جامعه ای برداشت از دفاع و جنگ، بیانگر «فرهنگ استراتژیک» و «خردِ دفاعی» است، در این یادداشت موضوع مورد اشاره را بررسی خواهم کرد.

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تقلیل گرایی

،

دفاع مقدس

،

امر استراتژیک

تاملی بر چهل سالگی جنگ؛ رویکردها و روش‌ها - 1

پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۹

  این انتظار وجود داشت که در «چهل سالگی» شکل‌گیری مهمترین تجربه نظامی ایران در تاریخ معاصر، در برابر تجاوز عراق به ایران که موجب «ظهور قدرت دفاعی و تهاجمی» ایران شد، برنامه های مناسبی در رسانه ها تهیه و منتشر شود. با این توضیح، پرسش مورد بحث این است که؛ بزرگداشت چهلمین سال «دفاع مقدس» در برابر «تجاوز عراق»، از چه مشخصه‌ های رویکردی، روشی و موضوعی برخوردار بود؟ آیا با سال‌های گذشته تفاوت اساسی داشت؟ پاسخ به پرسش یاد شده به این اعتبار اهمیت  دارد که هم اکنون ایران در برابر تهدیدات نظامی آمریکا و اسرائیل قرار دارد و رجوع به یک تجربه تاریخی و بازبینی آن، می‌تواند شرایط ذهنی جامعه را برای مواجهه با وضعیت‌های مخاطره‌آمیز پیش رو آماده کند.

   پاسخ به پرسش یاد شده، چنانکه روشن است، نیاز به بررسی دارد و باید از سوی نهادهای پژوهشی و رسمی انجام شود. در عین حال با بررسی‌های محدودی که انجام دادم، بر این باور هستم که؛ با وجود افزایش حجم اقدامات و برخی نوآوری‌های موضوعی و هنری که با گذشته تفاوت داشت، «اندیشه مدون و متفاوت» با گذشته برای بازبینی تجربه جنگ ایران و عراق قابل مشاهده نبود. احتمالاً نزدیکی زمان اربعین حسینی به سالگرد تجاوز عراق به ایران، موجب نوعی تلاش برای تداوم رویکرد گذشته به تجربه جنگ و امتداد آن به این مراسم، با تمرکز بر شخصیت «شهید سلیمانی» مورد توجه بوده است. ملاحظه یاد شده شاید یکی از عوامل موثر در تداوم رویکرد و روش های گذشته بوده است. مهمتر از آن؛ در نقد رویکرد و روش کنونی که بمثابه گفتمان غالب عمل می کند،  هیچگونه نقد نظری و روش شناسی قابل اعتناء، در داخل و خارج از ایران، بعنوان «بدیل گفتمانی» ارائه نشد. هر چند انتشار نوار جلسه فرماندهان سپاه که بخشی از اسناد تاریخ جنگ است، اهمیت داشت و مورد توجه خاص قرار گرفت.

در عین حال طرح برخی موضوعات که بصورت خودجوش و واکنشی صورت گرفت، قابل توجه است که در یادداشت‌های بعدی به آن اشاره خواهم کرد.

مطالب مرتبط:

+ تاملی بر چهل سالگی جنگ؛ رویکردها و روش‌ها- 2

برچسب ها:

تجربه جنگ

،

دفاع مقدس

،

چهل سالگی جنگ

،

رویکردها و روش ها

جنگ چرا و چگونه آغاز شد؟ - گفتگو با اعتمادآنلاین (قسمت اول)

سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹

گفتگو با اعتماد آنلاین

اشاره:

   همزمان با چهلمین سالگرد جنگ ایران و عراق، در گفت‌وگوی ویدیویی با برنامه رادیكال «اعتماد آنلاین» که در تاریخ ششم مهرماه منتشر شد، به چرایی و چگونگی آغاز جنگ پرداختم. این گفتگو در چندین بخش برای بهره برداری مخاطبان منتشر می شود.

برچسب ها:

آغاز جنگ

،

دفاع مقدس

،

اعتماد آنلاین

در چهل سالگی یک تجربه تاریخی؛ گسست یا پیوستگی؟

دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۹

اشاره:

   تجربه جنگ با عراق که با هدف تسلیم ایران در برابر خواسته های عراق به ایران تحمیل شد، از نظر کارکردی بسیار اهمیت دارد. تأثیر فرهنگی و ساختاری جنگ بر شکل گیری خِرد دفاعی در ایران برای «دفاع جمعی» در برابر دشمن متجاوز، در امتداد تجربه انقلاب، با هیچ حادثه ای در تاریخ معاصر ایران قابل مقایسه نیست. چنانکه در ایجاد ساختار و سازمان نظامی و شکل گیری صنعت دفاعی تحولات اساسی صورت گرفته است که باید به مناسبت چهل سالگی «جشن پیروزی در دفاع مردمی» در ایران، مورد بازخوانی قرار بگیرد. یادداشت حاضر را در چهارچوب دو فرض و با نظر به جابجایی در تاریخ نوشته ام که در ادامه خواهد آمد.

************

1- همواره میان امر جاری با امر تاریخی و هر دو با آینده، تعامل تاثیرگذار و بهم پیوسته برقرار است. به این معنا که؛ پیش فرض های ذهنی از تجربه گذشته، بر مواجهه با امر جاری  و آینده تاثیرگذار است. چنانکه ضرورت فهم امر جاری، موجب ارجاع به گذشته می شود و یا براساس حال و گذشته، چشم انداز آینده مورد سنجش قرار می گیرد. 

2- تغییر در حیات سیاسی و اجتماعی جامعه از طریق جایگزینی امر حال بجای گذشته صورت می گیرد. اگر چنین تحولی  صورت نگیرد، در واقع هیچگاه مفهوم تغییر اجتماعی و شکل گیری امر تاریخی صورت نخواهد گرفت و مرزهای مفهومی زمان گذشته، حال و آینده، معنای خود را از دست خواهد داد.

در چارچوب مفروضات یاد شده، دو پرسش عام و خاص وجود دارد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد:

 الف) پرسش عام در باره تغییرات اجتماعی این است که؛ چگونه امر جاری جایگزین امر تاریخی  می شود؟ فرضاً وقتی امر اقتصادی- معیشتی و بیماری کرونا بر روند زندگی جاری مردم ایران و جهان غلبه پیدا می کند، در واقع با غلبه امر جاری، وضعیتی که پیش از این برقرار بود، به امر تاریخی حمل می شود. در چنین شرایطی رجوع به تاریخ، با هدف شناخت و مواجهه مناسب، بیشتر برای بررسی امر تجربه شده در موارد مشابه ای است که ویروس وبا و یا غیره گسترش یافته است. در چهارچوب مفهوم جابجایی در امر جاری به تاریخی، برخی از صاحب نظران در حوزه های مختلف، بر جهانِ «پساکرونا» تاکید می کنند. به این معنا که تجربه امر جاری در مواجهه با ویروس کرونا موجب تغییر نظام فکری و رفتاری جامعه انسانی شده و با تغییر در سبک زندگی، بازگشت به گذشته امکان پذیر نخواهد بود.

ب) پرسش خاص در حوزه تهدیدات نظامی این است که؛ آیا تهدیدات نظامیِ روبه گسترش آمریکا و اسرائیل، جایگزین مفهوم تجربه جنگ با عراق خواهد شد؟ بعبارت دیگر؛ آیا تجربه جنگ با عراق از این طریق تاریخی می شود؟

هم اکنون تجربه تاریخی جنگ ایران و عراق در آستانه چهل سالگی قرار دارد، در کنار آن، در سه دهه گذشته همچنان درگیر تهدیدات نظامی آمریکا و اسرائیل هستیم. با این تفاوت که  همزمان با تهدید نظامی و جدّی شدن آن، رجوع به تجربه تاریخی جنگ با عراق و روش استفاده از آن در برابر مخاطرات جنگ احتمالی مورد توجه ساختار پژوهشی کشور قرار نمی گیرد. چنانکه در مناسبت‌های تاریخی جنگ، هیچ‌گاه به صورت جدّی در برنامه های تبلیغاتی و یا اقدامات پژوهشی، در امتداد تجربه تاریخی جنگ با عراق، به مسئله تهدیدات جاری و خطر جنگ پرداخته نشده است. با این توضیح، بنظر می رسد میان تجربه جنگ ایران و عراق با تهدیدات و خطر جنگ، به جای پیوستگی امر جاری با گذشته، نوعی گسست مشاهده می‌شود، در حالیکه روش مواجهه با تهدیدات و جنگ، در سیاست‌های کلان و اقدامات عملیاتی، با نظر به تجربه جنگ با عراق صورت می‌گیرد، اما از نظر گفتمان عمومی و پژوهشی، چنین پیوستگی‌ای مشاهده نمی شود.

با فرض صحت این ارزیابی، علت گسست، مورد پرسش است و باید پاسخ را در نقد و بررسی رویکرد و روش مواجهه با تجربه گذشته از یکسو و از سوی دیگر؛ روش مواجهه با امر جاری جستجو کرد. زیرا تجربه گذشته در نظام تبلیغاتی و پژوهشی، به امر تاریخی و مناقشه آمیز تبدیل شده و مرحله گذار مفهومی- نظری را طی نکرده است تا پاسخگوی نیازهای حال و آینده باشد. مواجهات جاری نیز با وجود آنکه با در نظر گرفتن تجربیات گذشته صورت می گیرد، ولی مبانی نظری- روشی برای استفاده از این تجربه  و تبدیل آن به نظام پژوهشی تعریف نشده است. بنابراین نقطه اتصال گذشته به امر حال و آینده، از طریق نقد و بررسی امکان پذیر است. تبلیغ و یا دفاع از تمامیت آنچه در گذشته صورت گرفته، ظرفیت‌های استفاده از تجربه گذشته برای پاسخگویی به نیازها را از میان خواهد برد. علاوه بر این، در بسیاری از موارد، مجبور به تکرار اشتباهات گذشته خواهیم شد.

 

مطالب مرتبط:

+ مطالب مربوط به چهل سالگی جنگ

برچسب ها:

تجربه جنگ

،

دفاع مقدس

،

چهل سالگی جنگ

،

دفاع مردمی

تبیین تجربه جنگ براساس کدام مفهوم؟ - بخش دوم

شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹

5- مهمترین نتایج نگرش سیاسی- اجتماعی به جنگ و ادراک تقدّم امر اجتماعی بر امر نظامی و راهبردی، حداقل در دو موضوع قابل مشاهده است: نخست اینکه؛ سامان‌دهی شاکله قدرت دفاعی و تهاجمی کشور، متکی به نیروهای مردمی و استفاده از روش‌های غیرمرسوم در طراحی عملیات‌های نظامی صورت گرفت و از این طریق بن بست نظامی در جنگ برای آزادسازی مناطق اشغالی شکسته شد. دیگر اینکه؛ در انتخاب گزینه راهبردی ایران برای حل همزمان دو مسئله شامل؛ اشغال و بی‌ثباتی سیاسی، بجای تمرکز بر حل مسئله اشغال، در اولویت نخست مقابله با بی‌ثباتی سیاسی در داخل کشور در اولویت قرار گرفت و سپس بر اثر تحولات سیاسی و اجتماعی در کشور، زمینه‌های تحول نظامی با جذب و سازماندهی نیروهای مردمی، همراه با انسجام در ساختار سیاسی کشور فراهم شد.

6- برابر این توضیح، در واقع تحول اساسی در حوزه نظامی، در امتداد تحولات سیاسی- اجتماعی منجر به شکل‌گیری تفکر و شاکله قدرت نظامی در ایران شد که مهمترین نتیجه آن، ادراک از مسئله قدرت و روش بکارگیری آن برای غلبه بر چالش‌های حاصل از اشغال سرزمین بود. این موضوع در عین حال منجر به پیدایش وضعیت دیگری شد که منطق ادامه جنگ در خاک عراق را شکل داد. به این معنا که با ادراک از مسئله قدرت و نتیجه بکارگیری آن که منجر به آزادسازی مناطق اشغالی شد، منطق استفاده از قدرت نظامی برای پیشبرد اهداف انقلاب، با سقوط صدام شکل گرفت. این هدف‌گذاری و تصمیم‌گیری در مورد جنگ، بیش از آنکه بر پایه شناخت وجه ابزاری جنگ، در نسبت میان قدرت نظامی با اهداف سیاسی باشد، در تداوم ادراک از ماهیت دفاعی جنگ علیه انقلاب و کشور بود که تحت تأثیر نگرش سیاسی و اجتماعی به جنگ شکل گرفته بود.

7- ادراک از مسئله جنگ، با تقدم ادراک از مفهوم دفاع، در چارچوب امر سیاسی و اجتماعی پس از پیروزی انقلاب، به جای فهم از جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک و مخاطره‌آمیز علیه موجودیت، هویت و موقعیت سیاسی، زمینه های تصمیم گیری برای استفاده از قدرت نظامی، بمنظور تامین اهداف انقلاب با تاکید بر سقوط صدام را ایجاد کرد. برابر این توضیح، جنگ فرسایشی در خاک عراق به مدت شش سال، حاصل عدم ادراک از وجه ابزاری جنگ و پیوستگی آن با امر سیاسی و استفاده از مذاکره سیاسی و دیپلماسی برای پایان دادن به جنگ بود. در این مرحله با ظهور واقعیّات جدید برای دستیابی به پیروزی سرنوشت ساز و تأمین منابع و تجهیزات مورد نیاز که موازنه جنگ را بصورت تدریجی به سود عراق تغییر داده بود، ادراک جدیدی از مفهوم جنگ و قدرت نظامی ایجاد شد که بازتاب آن را در انتخاب استراتژی تصرف یک منطقه و پایان دادن به جنگ از سوی مرحوم آقای هاشمی، همچنین شکل‌دهی دیپلماسی پنهان برای دریافت سلاح و حذف صدام، تحت عنوان ماجرای مک فارلین، می توان مشاهده کرد.

نتیجه گیری

   فرآیند تحولات تاریخی جنگ و نحوه پایان آن، در واقع ناظر بر دلایل مغفول واقع شدن مفهوم جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک و قرار گرفتن آن در ذیل مفهوم «دفاع مقدس» و مناقشه درباره رخدادهای سیاسی- نظامی جنگ است. با این وجود که توضیح و نتیجه گیری یاد شده، بیشتر بررسی تاریخی درباره مفهوم جنگ و نسبت آن با دفاع مقدس است، اما باید پذیرفت که آنچه پیش روی ایران در برابر آمریکا و اسرائیل قرار دارد، مسئله جنگ است. به این اعتبار، مسئله جنگ آینده را در چارچوب مفهوم دفاع مقدس که در جنگ با عراق تجربه شده است، نمی توان ادراک کرد. در واقع برای تبیین تجربه جنگ با عراق که به معنای رفتار فردی و جمعی جامعه ایران در برابر تجاوز دشمن است، و نسبت آن با نیازهای جنگ آینده و دستیابی به بازدارندگی دفاعی و تهاجمی در برابر تهدیدات نظامی آمریکا و اسرائیل، باید ادراک از مفهوم جنگ را جایگزین مفهوم دفاع مقدس کرد تا در آینده دفاع در برابر آن ادراک و امکان پذیر شود.

مطالب مرتبط:
+ تبیین تجربه جنگ براساس کدام مفهوم؟ - بخش اول

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تقلیل گرایی

،

دفاع مقدس

،

امر استراتژیک

تبیین تجربه جنگ براساس کدام مفهوم؟ - بخش اول

دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۹

طرح مسئله

   نقد و بررسی آثار منتشر شده در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق، بیانگر این موضوع است که مسئله جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک و مخاطره‌آمیز، هم‌اکنون در ذیل مفهوم «دفاع مقدس» قرار گرفته و غلبه «تاریخ‌نگاری واقعه محور و خاطره‌گویی»، روند «تقلیل‌گرایی» را بمعنای تغییر جایگاه جنگ از امر استراتژیک به امر سیاسی و اجتماعی، تسهیل و نهادینه کرده است. مهمترین نتایج پیدایش وضعیت یاد شده، علاو بر ناتوانی در تبیین تجربه تاریخی و راهبردی جنگ با عراق، ناتوانی در فهم از مسئله جنگ در آینده است. در چارچوب مفروض یاد شده این پرسش وجود دارد که؛ چرا ادارک از مسئله جنگ بعنوان امر استراتژیک مغفول واقع شده است؟ در پاسخ به این پرسش بصورت اجمالی می‌توان گفت؛ غیر از ملاحظات ناظر بر نتیجه و نحوه پایان جنگ، درونمایه مسئله کنونی در نگرش به مسئله جنگ و علت تقلیل‌گرایی رو به گسترش، رویکرد سیاسی- اجتماعی به جنگ، در چارچوب مفهوم جنگ دفاعی است.

تجزیه و تحلیل

   تبیین علت «تقلیل‌گرایی» در مسئله جنگ، با استفاده از نظریه «تاریخ‌مندی فهم» امکان‌پذیر است. به این معنا که پدیده ها با وقوع در زمان و مکان، از موقعیت و جایگاه تاریخی برخوردار خواهند شد و بدون این ملاحظه، فهم مفاهیم و پدیده ها حاصل نخواهد شد. بنابراین نحوه و میزان آمادگی مواجهه افراد و جامعه با یک تجربه تاریخی و تقدم و تأخر زمانی آن، نظام آگاهی فردی و اجتماعی را در آن موضوع خاص، از جمله در مسئله دفاع و فهم از مسئله جنگ، شکل می‌دهد. در ادامه از طریق بازبینی تحولات تاریخی در جنگ، روند شکل‌گیری فهم از مسئله جنگ، در چارچوب موضوعات سیاسی و اجتماعی، به جای نظامی و راهبردی، تجزیه و تحلیل خواهد شد. همچنین نظر به اینکه در هر جامعه ای برداشت از دفاع و جنگ، بیانگر «فرهنگ استراتژیک» و «خردِ دفاعی» است، این موضوع را در ادامه بررسی خواهم کرد.

1-  جامعه ایران در شرایطی با مسئله جنگ مواجهه شد که مهمترین مسئله‌اش پس از پیروزی انقلاب، استقرار نظام جدید و منازعه درباره ساختار حقوقی و قانونی، همراه با تعیین جهت گیری‌های اساسی آن برای تامین اهداف انقلاب بود. در حالیکه هیچ گونه ادراک روشنی از ماهیت و مشخصه های جنگ و پیامدهای آن وجود نداشت، مسئله جنگ و احتمال وقوع آن، بیشتر از مسیر ادراک سیاسی- اجتماعی و پیروزی انقلاب مشاهده و تا اندازه‌ای نادیده گرفته می شد.

2-  حمله عراق به ایران، موجب ظهور دو مسئله اساسی شد: نخست؛ غافلگیری استراتژیک ایران را در برابر این حمله رقم زد و دیگری؛ دفاع مردمی و همه‌جانبه در برابر تجاوز عراق ساماندهی شد. متأثر از دو مسئله یاد شده، فرهنگ استراتژیک در ایران، در نگرش به تهدیدات، قدرت نظامی و مفهوم جنگ، شکل گرفت و در فرایند جنگ و پس از خاتمه آن، دستخوش تغییر شد.

3- مفهوم دفاع مردمی و نتایج آن، برابر شواهد و قرائن تاریخی، بر اساس ضرورت و منطق دفاع از انقلاب و حفظ موجودیت سیاسی، در چارچوب باورهای سیاسی و اعتقادی شکل گرفت. ضمن اینکه نتیجه دفاع مردمی موجب شکست ارتش عراق برای پیروزی در جنگ سه تا هفت روزه و در نتیجه موجب اعتماد بنفس ملی در ایران و امتناع از مذاکره سیاسی با عراق برای پایان دادن به جنگ شد. در عین حال، ادراک از غافلگیری در برابر حمله عراق با اشغال سرزمین ایران به مدت 20 ماه، منجر به مناقشات سیاسی درباره علت وقوع جنگ شد.

4- برابر توضیحات یاد شده، مواجهه با تجربه جنگ و اشغال سرزمین، جامعه ایران را در مسیر جدید و متفاوت از مسیر انقلاب قرار داد و دو تأثیر اساسی را در فهم از ابعاد سیاسی و نظامی جنگ بهمراه داشت:

نخست اینکه؛ فهم از «ابعاد سیاسی جنگ» و منطق شکل‌گیری زمینه‌های آن، از مسیر فهم از انقلاب و ضرورت‌های آن حاصل شد. شاید به همین علت در ساختار سیاسی کشور و در جامعه، موجب مجادله و مناقشه اساسی درباره «علت وقوع جنگ» شده و با وجود پاسخ‌های مختلف، همچنان بعنوان یکی از مهمترین پرسش‌های اساسی جنگ باقی مانده و برابر نظریه تاریخمندی فهم، به پرسش پایدار در تاریخ جنگ تبدیل خواهد شد.

دیگر اینکه؛ فهم از «ابعاد نظامی جنگ»، از طریق تجربه دفاع در برابر متجاوز و پیدایش مسئله اشغال سرزمین حاصل شد. در نتیجه تحول اساسی در حوزه نظامی این بود که مسائلی مانند؛ غافلگیری، دفاع در برابر تجاوز و اشغال سرزمین، موجب شکل گیری تفکر و اراده دستیابی به قدرت نظامی، برای آزادسازی مناطق اشغالی شد. ملاحظه یاد شده در واقع شالوده ادراک از قدرت، ضرورت‌ها و چگونگی دستیابی به آن را بوجود آورد و حتی می‌توان گفت منطق ادامه جنگ در خاک عراق را شکل داد.

ادامه دارد ...

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به تجربه جنگ
+ تبیین تجربه جنگ براساس کدام مفهوم؟ - بخش دوم

برچسب ها:

مطالعه جنگ

،

تقلیل گرایی

،

دفاع مقدس

،

امر استراتژیک

تأثیر تاریخ مندی مفهوم جنگ، در تقلیل گرایی در مسئله جنگ

یکشنبه ۸ تیر ۱۳۹۹

   نقد و بررسی آثار منتشر شده در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق بیانگر این موضوع است که مسئله جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک و مخاطره آمیز، هم اکنون در ذیل مفهوم دفاع مقدس قرار گرفته و غلبه «تاریخ نگاری واقعه محور و خاطره گویی»، روند «تقلیل گرایی» را بمعنای تغییر جایگاه جنگ از امر استراتژیک به امر سیاسی و اجتماعی، تسهیل و نهادینه کرده است. در چارچوب مفروض یاد شده درگیر این پرسش هستم که؛ چرا ادارک از مسئله جنگ بعنوان یک امر استراتژیک مغفول واقع شده است؟ در پاسخ به این پرسش بصورت اجمالی می توان گفت؛ غیر از ملاحظات ناظر بر نتیجه و نحوه پایان جنگ، درونمایه مسئله کنونی در نگرش به مسئله جنگ و علت تقلیل گرائی روبه گسترش،  رویکرد سیاسی- اجتماعی به جنگ است. در این یادداشت موضوع مورد اشاره را بررسی خواهم کرد.

   روش شناسی توضیح در باره علت تقلیل گرایی در موضوع جنگ، با استفاده از نظریه «تاریخ مندی فهم» صورت گرفته است. بنا براین با فرض اینکه پدیده ها تاریخ مند هستند، نحوه مواجهه با یک تجربه و تقدم و تأخر زمانی آن، نظام آگاهی فردی و اجتماعی یک جامعه را در آن موضوع خاص شکل می‌دهد. در ادامه از طریق بازبینی تحولات تاریخی در جنگ، روند شکل گیری فهم از مسئله جنگ، در چارچوب موضوعات سیاسی - اجتماعی، به جای نظامی - راهبردی توضیح داده خواهد شد.

   جامعه ایران در شرایطی با جنگ مواجهه شد که مهمترین مسئله اش پس از پیروزی انقلاب، استقرار نظام جدید و منازعه در باره ساختار و جهت گیریهای اساسی آن بود، در حالیکه هیچگونه ادراک روشنی از ماهیت و مشخصه های جنگ و پیامدهای آن نداشت، بلکه مسئله جنک را از مسیر  امرسیاسی – اجتماعی و پیروزی انقلاب مشاهده و حتی احتمال وقوع آن را ارزیابی می کرد.

   حمله عراق به ایران با وجود غافلگیری، موجب دفاع مردمی و همه جانبه شد و دو مسئله اساسی را ایجاد کرد: نخست غافلگیری در برابر حمله عراق و دیگری دفاع مردمی و همه جانبه در برابر تجاوز عراق بود. مفهوم دفاع مردمی و نتایج آن بر اساس ضرورت  دفاع از انقلاب و موجودیت سیاسی کشور، در چارچوب باورهای سیاسی و اعتقادی شکل گرفت. با این تاکید که،علت وقوع جنگ   موجب مناقشات سیاسی شد. چنانکه  مفهوم دفاع موجب اعتماد بنفس ملی و امتناع از پذیرش مذاکره سیاسی برای پایان دادن به جنگ شد. غافلگیری اولیه در برابر جنگ با وجود دفاع مردمی و همه جانبه در برابر تجاوز دشمن، موجب اشغال سرزمین ایران به مدت 20 ماه شد.  مواجهه با جنگ و اشغال، به علت غافلگیری، جامعه ایران را در مسیر جدید و متفاوت از مسیر انقلاب قرار داد و دو تأثیر اساسی داشت:

الف) نخست اینکه فهم از ابعاد سیاسی جنگ، از مسیر فهم از انقلاب و ضرورتهای آن حاصل شد. شاید بهمین علت در ساختار سیاسی کشور و در جامعه موجب مجادله و مناقشه اساسی درباره «علت وقوع جنگ» شد که هنوز هم ادامه دارد و با وجود پاسخ های مختلف، همچنان بعنوان یکی از مهمترین پرسشهای اساسی جنگ باقی مانده و خواهد ماند.

ب) دیگر اینکه وجه نظامی جنگ از طریق تجربه دفاع در برابر متجاوز و پیدایش مسئله اشغال سر زمین ادراک شد. در حوزه نظامی تحول اساسی چگونگی تأمل بر ضرورت ها و روش دستیابی به قدرت نظامی برای آزادسازی مناطق اشغالی بود که همچنان ادامه دارد. ملاحظه یاد شده در واقع شالوده ادراک از قدرت و ضرورت دستیابی به آن و حتی می توان گفت، منطق ادامه جنگ در خاک عراق را شکل داد.

  مهمترین نتایج نگرش سیاسی - اجتماعی به جنگ و  تقدم ادراک از امر نظامی - راهبردی، در چارچوب امر سیاسی را می توان در دو موضوع مورد مشاهده قرار داد: نخست اینکه سامان دهی شاکله قدرت دفاعی و تهاجمی کشور، متکی به نیروهای مردمی و استفاده از روشهای غیر مرسوم در طراحی عملیاتهای نظامی صورت گرفت و از این طریق بن بست نظامی جنگ برای آزادسازی مناطق اشغالی شکسته شد. دیگر اینکه در انتخاب گزینه راهبردی ایران برای حل دو مسئله همزمان، شامل؛ اشغال و بی ثباتی سیاسی، بجای تمرکز بر حل مسئله اشغال، در الویت نخست مقابله با بی ثباتی سیاسی در داخل کشور صورت گرفت و سپس بر اثر تحولات سیاسی و اجتماعی در کشور، زمینه های تحول نظامی با جذب و سازماندهی نیروهای مردمی، همراه با انسجام در ساختار سیاسی کشور فراهم شد.

   در واقع تحول اساسی در حوزه نظامی، در امتداد تحولات سیاسی- اجتماعی شاکله قدرت جدیدی را شکل داد که مهمترین نتیجه آن، ادراک از مسئله قدرت و روش بکارگیری آن برای غلبه بر چالشهای حاصل از اشغال سر زمین شد. این موضوع در عین حال منجر به پیدایش وضعیت دیگری شد که منطق ادامه جنگ در خاک عراق را شکل داد. به این معنا که، با ادراک از مسئله قدرت و نتیجه بکارگیری آن که منجر به آزادسازی مناطق اشغالی شد، منطق استفاده از قدرت نظامی برای پیشبرد اهداف انقلاب با سقوط صدام شکل گرفت. این هدف گذاری  و تصمیم گیری در مورد جنگ، بیش از آنکه بر پایه شناخت وجه ابزاری جنگ و نسبت میان قدرت نظامی با اهداف سیاسی باشد، در تداوم ادراک از ماهیت جنگ دفاعی علیه انقلاب و کشور بود که بعنوان یک امرسیاسی و اجتماعی از جنگ شکل گرفته بود.

   تقدم ادراکی از جنگ، با ادراک از مفهوم دفاع، به جای فهم از جنگ، بعنوان یک مسئله استراتژیک و مخاطره آمیز بر علیه موجودیت، هویت و موقعیت سیاسی، منطق تصمیم گیری برای استفاده از قدرت نظامی را با تاکید بر سقوط صدام یجاد کرد. برابر این توضیح جنگ فرسایشی در خاک عراق به مدت شش سال، حاصل عدم ادراک از وجه ابزاری جنگ و پیوستگی آن با سیاست بود. در این مرحله با ظهور واقعیات جدید برای دستیابی به پیروزی سرنوشت ساز و تامین منابع و تجهیزات مورد نیاز که موازنه جنگ را بصورت تدریجی بسود عراق تغییر داده بود، موجب ادراک جدیدی از مفهوم جنگ و قدرت نظامی شد که بازتاب آن را در انتخاب استراتژی تصرف یک منطقه و پایان دادن به جنگ از سوی مرحوم آقای هاشمی، همچنین شکل دهی دیپلماسی پنهان برای دریافت سلاح و حذف صدام، تحت عنوان ماجرای مک فارلین، می توان مشاهده کرد.

   فرآیندتحولات تاریخی  جنگ و نحوه پایان آن در واقع ناظر بر دلایل مغفول واقع شدن مسئله جنگ بعنوان یک مسئله استراتژیک و قرار گرفتن آن در ذیل مفهوم «دفاع مقدس» و مناقشه درباره رخدادهای سیاسی- نظامی جنگ شده است.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به تاریخ مندی جنگ

برچسب ها:

تقلیل گرایی

،

دفاع مقدس

،

تاریخ مندی

ضرورت بازبینی مفاهیم، رویکرد و روش های تبیین تجربه جنگ با عراق کدام است؟

سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸

   تجربه جنگ با عراق تا کنون بیشتر در چارچوب مفهوم «دفاع مقدس» و بعنوان  واکنش  تاریخی جامعه ایران در برابر دشمن متجاوز صورت‌بندی شده است. با وجود  اینکه مفهوم دفاع مقدس از اهمیت تاریخی، فرهنگی و راهبردی برخوردار است بنظر می رسد این مفهوم  به چند دلیل، به صورت تدریجی مورد نقد قرار خواهد گرفت و در آینده رویکرد و روش‌های دیگری برای تحلیل تحولات جنگ جستجو خواهد شد:

1) ناتوانی رویکردها و روش‌های  موجود  در تبیین تحولات جنگ، بویژه پس از فتح خرمشهر. به این معنا که علت ادامه جنگ و طولانی شدن آن چه بود؟

2) برآمدن نسل جدید و نگرش منتقدانه و کارکردی به تجربه جنگ با عراق. به این معنا که هدف جنگ چه بود و چه نتیجه ای داشت؟

3) گسترش تهدیدات منازعات ایران و آمریکا در چارچوب مفهوم مهار قدرت منطقه ای ایران و ضرورت فهم از جنگ در چارچوب رقابت منطقه ای. به این معنا که ضرورت ها و الزامات، همچنین نتایج و پیامدهای برخورداری از قدرت نظامی برای مقابله با تهدیدات منطقه ای و فرامنطقه ای کدام است؟

هم اکنون ادراک از مفهوم جنگ، در چارچوب «جنگ دفاعی» که برآمده از تجربه دفاع در برابر تجاوز عراق، در شهریور سال 1359 می باشد، برای پاسخگویی به نیازها و پرسشهای کنونی که متأثر از چالش های تبدیل ایران به قدرت منطقه ای است، کافی نیست.

 

مطالب مرتبط:
+ تاملی بر تفکر جنگ دفاعی
+ مفهوم جنگ به کدام اعتبار؟ دفاعی یا استراتژیک؟

برچسب ها:

جنگ دفاعی

،

دفاع مقدس

،

ایران قدرت منطقه ای

نقدی بر یادداشت «نقدی بر رویکرد معنوی و خاطره محور به جنگ» به قلم یحیی نیازی

سه شنبه ۵ شهریور ۱۳۹۸

اشاره:

یحیی نیازی
یحیی نیازی

یادداشت دوست عزیز و گرامی جناب آقای نیازی در نقد یادداشت «نقدی بر رویکرد معنوی و خاطره محور» که در سایت منتشر شده، ناظر بر دو موضوع اساسی است:

1- جنگ ابعاد مختلفی داشته است که تنها با روش پژوهشی قابل حصول نیست و لذا استفاده از رویکرد معنوی و روش خاطره گوئی برای شناخت سایر ابعاد جنگ که ثبت و ضبط نشده است، ضروری است.

2- تمرکز بر رویکرد پژوهشی با رجوع به گفتار و نوشتار فرماندهان، همچنین اسناد که از الزامات پژوهش در باره جنگ است، شناخت جنگ را محدود به موضوعات خاصی خواهد کرد.

   نقد جناب نیازی به لحاظ رویکردی و روش شناختی به این اعتبار قابل پذیرش است که موضوع مورد بحث را به همین یادداشت محدود و مسئله اساسی مورد بحث را نادیده بگیریم. مسئله اساسی مورد بحث که منجر به انتشار یادداشت و نقد رویکرد خاطره محور شده است، بر پایه این فرض قرار دارد که؛ جنگ یک مسئله استراتژیک و مخاطره آمیز است که هویت و موجودیت یک کشور و ملت را به مخاطره می اندازد. به این اعتبار نباید در مطالعه جنگ و استفاده از رویکردها و روشهای مختلف، مسئله جنگ را به امر دیگری تقلیل داد. بنابر این ضرورت بیان سایر ابعاد جنگ، در چارچوب مفهوم «جنگ دفاعی»، بمعنای مجموعه تفکر و رفتارهای فردی و اجتماعی جامعه ایران در برابر تجاوز عراق، محل بحث و مناقشه نیست، بلکه نقدی که صورت می گیرد بر «تقلیل گرایی» مسئله جنگ، بعنوان یک مسئله استراتژیک، به امر دیگر است.

 بر این باور هستم که آنچه از سوی مقام معظم رهبری در حوزه مباحث استراتژیک در جنگ بیان و رفتار شده و امروز «موقعیت منطقه‌ای ایران» تنها بخشی از نتایج آن می باشد، در مطالعه و نگرش به تجربه جنگ ایران و عراق مغفول واقع شده است. بنابراین اگر تجربه جنگ با عراق با «رویکرد راهبردی و با نظر به آینده» مورد بررسی قرار بگیرد، می تواند از «موقعیت و نظریه ایران قدرت منطقه ای»، بعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب و نظام در یک دهه اخیر پشتیبانی کند. با این توضیح، امیدوارم نه تنها مسئله مورد بحث روشن شده باشد، بلکه راه برای گفتگو در این زمینه گشوده شود. همچنین مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در کنار اقدامات گسترده و شایسته ای که انجام داده و می‌دهد، به این موضوع اساسی که شاکله و جهت گیری ماموریت‌های سپاه را تشکیل داده است، توجه خاص داشته باشد.  در ادامه، نقد آقای نیازی از نظر خواهد گذشت.

برچسب ها:

رویکرد معنوی به جنگ

،

خاطره گویی

،

دفاع مقدس

،

یحیی نیازی

نقدی بر رویکرد معنوی و خاطره محور به جنگ

یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۸

   بدون تردید بازشناخت برخی وجوه پنهان و آشکار جنگ، بدون توجه به خاطرات رزمندگان و شاهدان و ناظران واقعه جنگ، حاصل نخواهد شد. بنابراین اصل رجوع به خاطرات و ضرورت آن محل بحث نیست، بلکه آنچه در بررسیهای تاریخی محل نزاع قرار دارد در واقع تقلیل یا محدود کردن بررسی جنگ از موضوعات و مسائل اساسی به خاطرات و موضوعات فردی، به روش مکتوب یا شفاهی است. به این اعتبار، به نظرم حداقل از چند زاویه می توان رویکرد خاطر محور و غلبه ان را مورد نقد و بررسی قرار داد که پیش از این نیز در یادداشت های مختلف به آن اشاره کرده ام:

رویکرد معنوی و خاطره محور، شناخت جنگ را محدود به ملاحظات خاصی می‌کند که بیشتر از مسیر «منِ فردی» و با بیان خاطرات عبور می کند. در واقع این نگاه در حالیکه برخی وجوه جنگ را آشکار می کند، ولی به همان میزان امکان بررسی های دیگری را که لازمه شناخت کامل از تجربه جنگ با عراق است، محدود خواهد کرد. در واقع خاطرات وجوه سیاسی و راهبردی جنگ و کلیت آن را اشکار نخواهد کرد، بلکه تنها بر سلوک فردی رزمندگان، بعنوان بخش محدودی از موضوعات جنگ تاکید دارد. بعبارت دیگر رویکرد خاطره محوری به جنگ در عین حالی که بیانگر حافظه فردی است و تاثیرات فردی و اجتماعی دارد ولی امکان تبدیل ان به «آگاهی جمعی» با چالشهای متفاوتی همراه است.

عملکرد فردی- گروهی رزمندگان با توجه به اهداف و آرمان‌هایی که از طریق جنگ و در زمان جنگ دنبال می‌شد، ماهیت جنگ را با تحولات سیاسی و اجتماعی و نظام فرهنگی- ارزشی جامعه پیوند زده است. «جامعه رزمندگان» و «فرهنگ عمومی جامعه» در زمان جنگ، بیانگر حاکمیت یک نظام ارزشی- آرمانی و الگوی مطلوبی است که «تکرارپذیری» آن بمثابه یک هدف و ضرورت مورد تأکید قرار می گیرد.

پیوستگی نگاه یاد شده با سیاست و تحولات سیاسی-اجتماعی، این ذهنیت را ایجاد و رواج می‌دهد که با وجوه حماسی- معنوی جنگ، برخوردهای ابزاری صورت می گیرد. بر پایه این تصور و نتیجه گیری از آن، نوعی نگاه منفی و تخریبی در برابر گفتار، نوشتار و کارهای فرهنگی-هنری در این زمینه شکل می‌گیرد و وجوه معنوی در جنگ انکار و یا مبالغه‌آمیز ارزیابی می شود، در نتیجه باور پذیری و تاثیر گذاری آن را مورد تردید قرار می دهد و مخاطبین آن محدود خواهد شد. مسئله قابل توجه این است که، در حالیکه رویکرد خاطره محور به دلیل استفاده ابزاری در حوزه سیاسی و اجتماعی مورد نقد قرار می گیرد، ولی نقد وارده نیز خود ناظر بر ملاحظات «سیاسی»، و نه بررسیهای «تاریخی- اجتماعی» است.

با وجود آنکه تجربه گذشته با حال و آینده نسبت دارد، در عین حال چگونگی این نسبت، محل پرسش است. بعنوان مثال تأکید بر تجربه فرهنگی- معنوی در زمان جنگ و ضرورت امتداد آن به اکنون و آینده، نوعی توجه به تجربه پیشین و ضرورت تداوم آن است که گاهی محل مناقشه قرار می گیرد که در بند 2 به آن اشاره شد. در مقابل، این تصور وجود دارد که اگر جنگ یک مسئله استراتژیک و تکرارپذیر در آینده است، چگونه باید تجربه پیشین را نقد و بررسی کرد که پاسخگوی نیازهای حال و آینده باشد؟ در واقع بر اساس این مفهوم رویکرد کنونی با روش خاطره محوری قابل دستیابی نیست و به این اعتبار نیاز به نقد دارد.

 

مطالب مرتبط:
+ خاطره نویسی در نسبت با وقایع تاریخی یا با جهت گیری فرهنگی؟

برچسب ها:

رویکرد معنوی به جنگ

،

خاطره گویی

،

دفاع مقدس

برای تحول در مطالعات جنگ ایران و عراق چه باید کرد؟

دوشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۷

   پیش از این در نقد رویکردها و روش‌های کنونی در مطالعه جنگ ایران و عراق، شامل؛ رویکرد تاریخی- عملیاتی، رویکرد فرهنگی- معنوی و رویکرد سیاسی- انتقادی، در سایت و یا نشریات، همچنین کتاب «تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق؛ پیش درآمدی بر یک نظریه»، مباحثی را نوشتم. در این یادداشت و در پاسخ مستقیم به پرسشی که جای عنوان یادداشت را گرفته است، بر این باور هستم که تا مسئله مطالعات جنگ ایران و عراق روشن و تعریف نشود، هیچ گونه تغییر در روش صورت نمی‌گیرد، زیرا روش تابع مسئله است و مسئله ناظر بر رویکرد و نحوه نگرش به موضوع است.

به این اعتبار، مسئله کنونی در مطالعات جنگ ایران و عراق چیست؟ هر پاسخی به پرسش یاد شده داده شود، به لحاظروش شناسی، بدون بازتعریف مسئله و تغییر در آن، با نگرش به آینده، حاصل نخواهد شد. مسئله ما تهدید و امکان تکرارپذیری جنگ در آینده است. با این توضیح،آیا مطالعات کنونی به مسئله ما در حال و آینده پاسخ می دهد؟

برچسب ها:

مطالعات جنگ

،

دفاع مقدس

،

رویکردها به جنگ

ضرورت ها و الزامات روایت جدید از جنگ

پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۶

   نشست راویان جنگ با موضوع انتخاب هیئت امنا در تاریخ هشتم دیماه سالجاری، به منظور قانونمند کردن تشکل راویان جنگ، برگزار شد. در این نشست فرصتی فراهم شد تا در پاسخ به پرسش درباره کاستی‌های روایت موجود از جنگ، بعنوان یک روایت رسمی و غالب، به نکاتی اشاره کنم.

   به نظرم روایت کنونی از جنگ که در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، متکی بر اسناد و مشاهدات راویان دوره جنگ روایت می شود، به دو اعتبار نیاز به بازبینی دارد:

الف) راویان مرکز در زمان جنگ به دلیل رویکرد و روش سیاسی- تاریخی به وقایع جنگ، بخش مهمی از واقعیات جنگ را به شکل عمیق مشاهده و ثبت نکرده و در نتیجه در گزارش‌ها و آثار منتشر شده نیز بازتاب نیافته است. بعنوان مثال در آثار موجود، فرماندهی در جنگ بعنوان یکی از مهمترین موضوعات جنگ، برجسته و قابل مشاهده نیست. چنانکه فرماندهان جنگ آثار منتشر شده را بمثابه آئینه عملکرد خود و یگان تحت امر ارزیابی نمی‌کنند.

ب ) نسل جدید روایت موجود را برنمی‌تابد زیرا جنگ را از منظر وقوع و تهدید موجودیت و هویت جامعه ایران در سال‌های آغازین مورد ارزیابی قرار نمی دهد، بلکه مسئله این نسل، پیامدهای جنگ طولانی و فرسایشی است که به نتیجه مورد نظر مبنی بر سقوط صدام منتهی نشده و علت طولانی شدن آن مبهم است. به همین دلیل در نزد نسل جدید و احتمالا آینده، رویکرد انتقادی و پرسش‌زا  در نگرش به رخدادهای جنگ غلبه دارد.

   بر پایه ملاحظات یاد شده و با فرض صحت ارزیابی درباره ضرورت تغییر در روایت های موجود، پرسش این است که؛ چه باید کرد؟ به نظرم نقطه مشترک برای نسل گذشته و آینده، گذشته نیست که درباره آن مناقشه و پرسش می شود، بلکه آینده مشترک و احتمال تکرار جنگ است. بنابراین باید با نظر به نیاز آینده، تجربه جنگ گذشته را مورد بررسی نقادانه قرار داد و در چارچوب روایت جدید از جنگ، از درس های آن بهره برداری کرد.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به روایت گری

برچسب ها:

راویان

،

روایت جدید از جنگ

،

دفاع مقدس

مواجهه با تجربه جنگ؛ چرا و چگونه؟ - بخش دوم

چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۶

   در نقد و بررسی تجربه جنگ در نسبت با اهداف و نتایج جنگ در همان دوره تاریخی، هم اکنون مناقشات سیاسی درباره تصمیم گیری‌ها برای جلوگیری از جنگ و سپس نحوه ادامه آن، همچنین درباره نقش سازمانی ارتش و سپاه در پیروزی‌ها و شکست‌ها، همچنان جریان دارد. سطح دیگری از مناقشات نیز درباره میزان پشتیبانی دولت از جنگ است که در زمان حیات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی جریان داشت و ایشان نیز متقابلاً بر این باور بود که نظامی‌ها نتوانستند پیروزی لازم را کسب کنند تا متکی بر آن، بتوان مذاکره کرد و به جنگ پایان داد.

برای روشن شدن نحوه مواجهه با تجربه جنگ در دوره جنگ، به نظر می‌رسد می توان برای رسیدن به نتیجه مطلوب، به چهار پرسش اساسی پاسخ داد:

1) جامعه ایران چه ادراکی از شرایط تاریخی خود پس از پیروزی انقلاب و مسئله جنگ داشت؟

2) واکنش جامعه ایران و ساختار سیاسی- نظامی کشور به مسئله جنگ چه بود و چه نتایجی را به همراه داشت؟

3) راهبرد نظامی و عملیاتی ایران در مراحل مختلف جنگ، شامل بازدارندگی، دفاع، آزادسازی و تعقیب دشمن چه بود و چه نتیجه ای داشت؟

4) با نظر به نتایج جنگ در مراحل مختلف، چه نسبتی میان اهداف با منابع و راهبرد با نتایج داشت؟   

   پاسخ به پرسش های چهارگانه در واقع ناظر بر الگوی اول، مبنی بر بازبینی تجربه جنگ در نسبت با دوره تاریخی جنگ است. برای بررسی الگوی دوم، باید از رویکرد جامعه شناختی استفاده کرد و الگوی سوم را باید در پاسخ به این پرسش بررسی کرد که؛ درس های برآمده از تجربه جنگ با عراق کدام است و چگونه برای مواجهه با جنگ آینده قابل بهره برداری است؟ تجربه اندوزی برخلاف آنچه تصور می شود امر سهل و آسانی نیست و نیاز به چارچوب نظری و روشمندی دارد. زیرا نوعی دوگانگی وجود دارد که انتخاب ها را برای گذار از گذشته به آینده دشوار می کند. پویایی حاصل از امر جاری و غلبه آن در برابر باورهای حاصل از تجربه گذشته، در برابر هم قرار می گیرند. مواجهه با تجربه گذشته و نیازهای حال با آرامش صورت نخواهد گرفت. نوعی تلاطم وجود دارد زیرا باید انتخاب جدیدی صورت بگیرد که ریشه در گذشته و نیازهای آینده دارد. «چرخش ها» و «انتقادها» در همین مرحله صورت می پذیرد.

عموماً باورمندی حاصل از تجربه، مانع از پذیرش تغییر در مواجهه با نیازهای حال و آینده می شود. چنانکه ضرورت های حال و آینده نیز موجب نادیده گرفتن گذشته می شود. در میان دوگانگی حاصل از برخورداری از تجربه گذشته و ماندن در گذشته، یا مواجهه با نیازهای حال و آینده چه باید کرد؟ بدون «شناخت امکان های تاریخی» و قابلیت های آنچه تحقق یافته است، همچنین توجه به ظرفیت های مغفول واقع شده در گذشته، نمی توان راه نرفته را در آینده، رفت.

 

مطالب مرتبط:
+
مواجهه با تجربه جنگ؛ چرا و چگونه؟ - بخش اول

برچسب ها:

تجربه جنگ

،

جنگ آینده

،

جنگ و صلح

،

دفاع مقدس

خاطره نویسی در نسبت با وقایع تاریخی یا با جهت گیری فرهنگی؟

سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۶

اشاره:

   در نشست تخصصی «جایگاه خاطرات دفاع مقدس در چشم انداز فرهنگی- اجتماعی»، مباحثی درباره خاطره ‌نویسی و نسبت آن با تاریخ و جامعه مطرح شده است که، به دلایلی که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد، بسیار قابل تأمل و متفاوت با گذشته است. گزارش این نشست و اظهارات آقایان صمدزاده، بهبودی و امینیان، به صورت خلاصه در روزنامه جوان در تاریخ 9/6/96 منتشر شده است و امیدوارم به صورت کامل در دسترس مخاطبین قرار گرفته و درباره آن بحث و بررسی انجام شود. در این یادداشت ابتدا خلاصه اظهارات آقایان صمدزاده و بهبودی خواهد آمد و سپس نقد و بررسی خواهد شد. امیدوارم با پاسخ دوستان به ابهامات و پرسش های موجود، زمینه بحث و گفتگو فراهم شود.

برچسب ها:

رویکرد معنوی به جنگ

،

خاطره گویی

،

دفاع مقدس

،

صمدزاده

یادداشت میهمان/ وبلاگی امن در میانه‌ تگزاس خاطره‌ها

یکشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۳

اشاره:

جعفر شیرعلی‌نیا از نویسندگان و پژوهشگران حوزه تاریخ معاصر و دفاع مقدس است. دایره‌المعارف دفاع مقدس و دایره‌المعارف زندگی امام خمینی‌(ره)، دو نمونه از جدیدترین آثار وی است که با استقبال مخاطبان نیز مواجه شده است. وی در این یادداشت به بررسی و تحلیل این وبلاگ پرداخته است.

************

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) جعفر شیرعلی‌نیا نوشت؛ سال‌هاست که تاریخ جنگ با عبارت‌هایی همچون افشاگری، ناگفته، جعبه‌ سیاه و راز گره خورده است. به تعبیر دکتر سوسن شریعتی به تگزاس خاطره‌ها رسیده‌ایم؛ فضایی که در آن هر لحظه هرکسی خاطره‌ای بیرون می‌کشد و چنان تعریفش می‌کند که طرف مقابل را از میان بردارد. این نگاه به جنگ ما را از بسیاری از تجربه‌ها محروم کرده است. این روزها استاد محمد درودیان یادداشت‌هایی در وبلاگ شخصی و تازه تاسیسش می‌نویسد که مکان امنی در این میانه‌ شلوغ است. ...

برچسب ها:

پژوهش درباره جنگ

،

دفاع مقدس

،

جعفر شیرعلی نیا

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها