نقدی بر نظریه انجام عملیات کربلای 4 پس از اطلاع از لو رفتن آن

سه شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲

پس از رجعت شهدای دسته ‌بسته غوّاص، نظریه‌ای درباره انجام عملیات کربلای 4 شکل گرفت، مبنی بر اینکه، عملیات پس از اطلاع از لورفتن آن صورت گرفته است. در حالیکه پیش از این چنین نظری درباره عملیات کربلای چهار وجود نداشت و اگر هم وجود داشت، بعنوان یک نظریه رایج طرح نشده بود. برای طرح این نظریه، مجموعه‌ای از داده‌ها، به نقل از آثار و گفته‌های شاهدان در سطح رزمندگان، فرماندهان گردان و یا فرماندهان عالی، همچنین گزارشگران و پژوهشگران، مورد استناد قرار می گیرد. نمونه اخیر آن، متن جناب آقای امیر سیّدین با عنوان «کربلای ابوالخضیب» در روزنامه شرق در تاریخ 11 دی ماه 1402 است که از همین مشخصه ها برخوردار است. ...

برچسب ها:

عملیات کربلای 4

،

لو رفتن عملیات

،

عملیات کربلای 5

روش مواجهه با پرسش از جنگ چیست؟

سه شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲

با وجود آنکه برای نخستین بار در جلد سوم کتاب «سیری در جنگ ایران و عراق» در سال 1373 به موضوع عملیات کربلای چهار و علت شکست آن پرداختم، همچنین تحقیق و انتشار مجموعه «نقد و بررسی پرسش‌های اساسی جنگ» و انتشار برخی یادداشت‌ها در این زمینه، با درکی که از عملیات کربلای چهار و جایگاه آن در روند تحولات جنگ دارم، صادقانه عرض می‌کنم که هنوز علت توجه مکرّر به این عملیات را نمی‌دانم چیست؟ اگر موضوع پاسداشت شهدا باشد، که هست، در طول زمان جنگ موارد دیگری هم وجود دارد که برخی رزمندگان بسیار غریبانه و مظلومانه شهید شدند، ولی همانند شهدای غواص به آن توجه نشده است. ....

برچسب ها:

عملیات کربلای 4

،

پرسش های جنگ

یادداشت میهمان/ به بهانه کربلای4، گفتگو با راوی

شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹
محمدصادق درویشی
محمدصادق درویشی

اشاره:

   جناب محمدصادق درویشی یادداشتی را با عنوان «چشم‌هاي دشمن باز است» در موضوع و مسئله عملیات کربلای چهار در تاریخ 3 دی 1399 در روزنامه اعتماد، منتشر کرده است که در بررسی آن، یادداشتِ «عملیات کربلای چهار؛ یک مسئله تاریخی یا دستمایه مناقشات سیاسی؟» را نوشتم و ایشان در یادداشت جدید که در ادامه خواهد آمد، ابعاد آن را توضیح داده است.

  بر این باور هستم که؛ بحث درباره عملیات کربلای4 که یک مسئله تاریخی- راهبردی است، هم اکنون بیشتر به روش سیاسی- تاریخی صورت می گیرد. در عین حال پرسش این است که؛ آیا ابهام در اسناد و مدارک تاریخی، موجب مناقشه در بررسی‌های تاریخی و راهبردی شده، یا اینکه نقطه عزیمت سیاسی، زمینه بازتفسیر روایت تاریخی را فراهم کرده است؟ انتظار داشتم و دارم که در یادداشت جناب درویشی بعنوان نماینده نسلِ پس از جنگ و سایر دوستان، مسئله یاد شده مورد بررسی قرار بگیرد.

برچسب ها:

عملیات کربلای 4

،

مناقشه سیاسی

،

غافلگیری

،

روایت های تاریخی

عملیات کربلای چهار؛ یک مسئله تاریخی یا دستمایه مناقشات سیاسی؟

دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹
عملیات کربلای 4
تصویری از عملیات کربلای 4

   با گذشت چهل سال از آغاز جنگ و سه دهه از پایان آن، به دلیل ظهور نسل جدید و تغییر در شرایط، تجربه تاریخی جنگ با عراق از «تجربه زیسته» در زمان و مکان، به «تجربه گفته» تبدیل شده است. نسلی که جنگ را تجربه کرده هم اکنون درباره آن، نظرات و خاطرات خود را بیان می‌کند و صورتی از گفتگوی چالش برانگیز میان دو نسل به وجود آمده است که به بخشی از آن در این یادداشت اشاره خواهد شد.

   عملیات کربلای چهار در سوم دی ماه 1365 آغاز و تنها 24 ساعت بعد به دلیل هوشیاری دشمن متوقف شد. دو هفته بعد با پیروزی در عملیات کربلای 5، شکست عملیات کربلای 4 و علت آن، در گفتمان عمومی درباره عملیات‌های نظامی در جنگ، «دیده» نشد، هر چند بحث های بسیار عمیقی درباره علت شکست عملیات کربلای4 در همان زمان در جلسات فرماندهان جنگ و مسئولین سیاسی کشور صورت گرفت که اسناد و گزارش های آن در مرکز اسناد سپاه موجود است ...

برچسب ها:

عملیات کربلای 4

،

مناقشه سیاسی

،

غافلگیری

،

پژوهش درباره جنگ

عملیات کربلای پنج؛ چالش های گذار از شکست کربلای چهار و پیامدهای پیروزی

پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸

طرح مسئله:

   مسئله اساسی در بررسی عملیات‌های نظامی در زمان جنگ و ضرورت بررسی و سخن گفتن درباره آن، از جمله کربلای چهار و یا کربلای پنج، چیست؟ پاسخ به این پرسش از این جهت اهمیت دارد که روش بررسی، تابع تعریف مسئله است. استفاده از روش بررسی تاریخی و نقلی یا بررسی تحلیلی و یا نظامی- راهبردی، از همین مسیر باید تعیین و انتخاب شود. در واقع رویکردها و روش ها تابع پاسخ به همین پرسش است.

برچسب ها:

عملیات کربلای 5

،

عملیات کربلای 4

،

قاسم سلیمانی

،

محسن رضایی

چرا در طرح مسایل تاریخی به بی‌راهه می رویم؟

سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸

   پرسش عمومی در فضای مجازی درباره عملیات کربلای چهار، مبنی بر اینکه «آیا عملیات لو رفته بود ولی انجام شد؟» و پاسخ به آن، مبنی بر اینکه «عملیات فریب بود»، نگرش به عملیات کربلای چهار و واقعیّات تاریخی را با وجود توضیحات اصلاحی، مخدوش کرد و به حاشیه برد.

در مجموع آنچه در مواجهه با مسئله تاریخی عملیات کربلای چهار در طرح پرسش و پاسخ به آن واقع شد، بیانگر تفکر تاریخی و روش مواجهه با مسایل تاریخی در جامعه ایران است که عمیقاً با ملاحظات سیاسی- اجتماعی پیوند خورده است. به همین دلیل همواره باید میان آنچه که از یک واقعه بیان و درباره آن تبلیغ یا پرسش می‌شود، با واقعیات تاریخی، تفکیک قایل شد. این ملاحظه با فرض وجود لایه‌های پنهان و در نتیجه ضرورت دقت در بررسی های تاریخی و تاریخ نگاری جنگ ایران و عراق مورد تأکید قرار گرفته است.

هم اکنون وجود بی‌اعتمادی موجب شده است که باورداشت‌های جامعه از مسیر پرسش‌های مناسب و پاسخ‌های شفاف و صادقانه از واقعیّات شکل نگیرد. به همین دلیل تصوّرات رایج در جامعه درباره مسایل موجود، و پاسخ ها در بسیاری از موارد، با واقعیّات همخوانی ندارد. در نتیجه شکاف میان واقعیّات تاریخی و ذهنیت و باورهای عمومی، همراه با پاسخ های مبهم به مسایل اساسی، تفکر تاریخی و روش مواجهه با مسایل اساسی در گذشته، حال و آینده را در جامعه به چالش کشیده است.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به عملیات کربلای چهار

برچسب ها:

عملیات کربلای 4

،

تاریخ نگاری جنگ

،

پرسش های جنگ

عملیات کربلای چهار با کدام نگاه؟

سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۸

   رویکردهای متفاوت به پدیده‌ها بعنوان یک امر رایج، تابع مشخصه‌ها و امکان‌های درون هر پدیده و پیش‌فرض‌های افراد با نظر به شرایط است. با این مقدمه می‌توان رویکردهای متفاوت به عملیات کربلای 4 را مورد بررسی قرار داد.

عملیات کربلای چهار در سوم دی ماه سال 1365 در چارچوب «تعیین سرنوشت جنگ» در سال 65 و پایان دادن به جنگ طراحی و انجام شد. شکست عملیات کربلای 4 به دلیل هوشیاری دشمن، اهمیت عملیات و پیچیدگی‌های طراحی آن را در حاشیه قرار داد و پس از پیروزی در عملیات کربلای پنج در شرق بصره، عملیات کربلای 4 به تاریخ سپرده شد. بازگشت پیکر مطهر شهدای غواص آن هم به صورت دست بسته در سال‌های اخیر، نقطه آغاز تحول در نگرش به عملیات کربلای چهار و قرار گرفتن آن در کانون توجهات بود. با وجود این، همچنان هدف و علت انجام عملیات، همچنین مکان و تاکتیک ویژه آن برای عبور از اروند و دسترسی به مواضع دشمن، مهمتر از آن؛ شرایط و دشواری‌های تصمیم گیری برای آغاز عملیات، با توجه به تحرکات دشمن، نادیده گرفته شده و پرسش این است که؛ آیا عملیات کربلای چهار لو رفته بود ولی انجام شد؟ در واقع این تصوّر  ایجاد شده است که عملیات لو رفته بود و فرماندهان با اطلاع از این موضوع، عملیات را آغاز کردند.

   توجه به عملیات کربلای چهار در جامعه و در دوره اخیر، بیش از آنکه از منظر ملاحظات سیاسی و نظامی باشد، تابع احساسات برانگیخته شده در واکنش به بازگشت پیکر دست بسته شهدای غوّاص بود. در چنین شرایطی بیش از آنکه اهداف عملیات و نقش و جایگاه نظامی- راهبردی آن مورد پرسش باشد، شرایط مدیریت و فرماندهی جنگ در تصمیم گیری برای عملیات موضوعیّت پیدا کرده است. به این معنا که در چه شرایطی و با چه تصوّراتی برای انجام عملیات تصمیم‌گیری شد؟ میزان هوشیاری دشمن چقدر بود؟ مهمتر آنکه؛ پس از آگاهی نسبت به هوشیاری دشمن و لو رفتن عملیات، چه اقدامی صورت گرفت؟ توضیحات فرمانده وقت سپاه و سایر فرماندهان، همچنین آنچه پیش از این در آثار فرماندهان و پژوهشگران سپاه نوشته شده است، تأثیر چندانی در اقناع‌سازی جامعه نداشته و بنظر می رسد تصور کنونی همچنان ادامه خواهد داشت. چنانکه با همه مباحثی که درباره غافلگیری در برابر حمله عراق از سوی ارتش صورت می‌گیرد، همچنان باور عمومی و مورد اجماع، غافلگیری در برابر حمله عراق است.

در پاسخ به پرسش های یاد شده، چند روش وجود دارد که هر کدام با پیش فرض‌های متفاوتی دنبال می شود:

1- «بررسی تاریخی» برای پاسخ به این پرسش که؛ «در چه شرایطی عملیات طراحی و چگونه انجام شد؟ چه ذهنیتی از میزان هوشیاری دشمن وجود داشت؟» برای بررسی، می‌توان به نظرات فرماندهان و آثار پژوهشی، بعنوان بخشی از منابع موجود رجوع کرد، اما مهمتر از آن، رجوع به گزارش و مشاهدات راویان است که در کنار فرماندهان، در سطوح مختلف حضور داشته اند و تا کنون مورد توجه و بهره‌برداری قرار نگرفته است.

2- «بررسی اجتماعی» برای پاسخ به این پرسش که؛ «چرا جامعه پس از گذشت سه دهه، درباره شرایط تصمیم‌گیری و فرماندهی عملیات، این گونه به بازگشت پیکر شهدای غواص و عملیات کربلای چهار واکنش نشان داده و از شرایط تصمیم گیری توسط فرماندهان پرسش می کند؟ اگر پیکر مطهر شهدای غوّاص، به کشور باز نگشته بود، آیا واکنش کنونی شکل می گرفت؟» اگر پاسخ منفی باشد، بنابراین شهادت غواصان و تصمیم گیری برای عملیات و فرماندهی آن، برای بحث موضوعیت دارد و نه عملیات کربلای چهار.

3- «بررسی نظامی- راهبردی» برای پاسخ به این پرسش که؛ «الزامات تعیین اهداف و انتخاب منطقه عملیات برای طراحی و سپس شرایط تصمیم‌گیری و فرماندهی عملیات در زمان جنگ، به ویژه عملیات کربلای چهار، چه بود؟ عملیات کربلای چهار با توجه به اصول جنگ و تجربه عملیات‌های قبلی در جنگ، آیا بصورت صحیح انتخاب و مدیریت شد؟»

رویکرد کنونی به مسایل جنگ، بیش از آنکه تاریخی و یا راهبردی باشد، تابع ملاحظات سیاسی- اجتماعی، نسبت به تصمیم گیری، مدیریت و فرماندهی جنگ است. تجربه مواجهه با تبیین عملیات کربلای چهار، در پاسخ به پرسش‌های موجود در جامعه، ناظر بر این ملاحظه است که؛ پاسخ تاریخی- تبلیغاتی هیچ‌گونه کمکی به پاسخگویی به پرسش های موجود نخواهد کرد. بررسی های راهبردی و مستند نیز با این وجود که می توانند ذهنیّت های موجود از جنگ را اصلاح و ساختار پرسش ها، همچنین روش طرح آن را اصلاح کنند، اما تا کنون چندان مورد توجه قرار نگرفته اند. به همین دلیل است که تاکید می شود محدود کردن مباحث جنگ در چارچوب مفهوم دفاع مقدس، به روش «تاریخ- خاطره»، مانع از تبیین بخش مهمی از تحولات جنگ، به ویژه پس از فتح خرمشهر خواهد شد. مهمتر آنکه مانع از شکل گیری ساختار استدلالی و نقّادانه از تجربه جنگ با عراق خواهد شد.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به عملیات کربلای چهار

برچسب ها:

عملیات کربلای 4

،

شهدای غواص

،

لو رفتن عملیات

روایت از جنگ؛ تداوم و تغییر

شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷

   در حالیکه روایت کنونی از جنگ با برجستگی و برخی کاستی‌ها همراه است، شاکله آن بر اساس نقش تاریخی ملت ایران در برابر تجاوز عراق، قرار دارد که با هیچ دوره تاریخی قابل مقایسه نیست. در عین حال با تغییر در شرایط و حضور نسل جدید، گفتمان موجود در حوزه مطالعات جنگ ایران و عراق نیاز به بازبینی دارد.

با فرض اینکه هر نسلی تاریخ خود را دارد و از منظر مسایل جاری به گذشته نگاه می‌کند، این پرسش وجود دارد که چگونه باید گفتمان موجود را مورد بازبینی قرار داد و روایت‌های جدیدی را برابر نگرش‌ها و نیازهای نسل جدید سامان داد؟

تاریخ بمعنای وقوع در زمان و مکان، به دلیل برخورداری از نقش تاریخ سازی، هویت‌ساز است و هویت‌ها از پویایی برخوردارند. بنابراین آنچه هم اکنون درباره تاریخ وقایع، موضوعات و مسایل جنگ ایران و عراق جریان دارد، نیاز به بررسی تطبیقی با اسناد دارد، در غیر اینصورت بسیاری از واقعیات تاریخی تحت تاثیر ملاحظات هویتی و به دلیل بی‌دقتی دستخوش تحریف خواهد شد. تجربه اخیر در برخورد با روایت و تفسیر از عملیات کربلای چهار و نتیجه ان نمونه روشنی برای تاکید بر ضرورت بازبینی روایتهای موجود با اسناد است.

روش مواجهه با وضعیت کنونی را می‌توان از طریق تشکیل حوزه روش شناسی مطالعه و تاریخ نگاری جنگ ایران و عراق مورد بازبینی قرار داد و از این طریق نه تنها از تحریف واقعیات تاریخی جلوگیری کرد، در عین حال با روش‌های خلّاقانه و توجه به ظرفیت‌های موجود در درون واقعیات تاریخی، روایت مناسب و صحیحی را به نسل کنونی ارایه کرد. نتیجه اقدام یاد شده علاوه بر روشن شدن واقعیات تاریخی برخی از مناقشات و داعیه های کنونی را که صرفا بر تناقضات استوار شده است برطرف خواهد کرد.

 

مطالب مرتبط:
+ تغییر در روایت از جنگ؛ زمینه‌ها و عوامل مؤثر

برچسب ها:

روایت های اکنونی

،

روش شناسی

،

تناقضات تاریخی

،

عملیات کربلای 4

پیروزی در عملیات کربلای پنج، پس از شکست در کربلای چهار

یکشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۷

   نسبتِ میان عملیات کربلای چهار با کربلای پنج در سال 1365 را باید در بررسی علت شکست در کربلای چهار و چگونگی تبدیل شکست به پیروزی در عملیات کربلای پنج تعریف کرد. عملیات کربلای چهار با فرض غافلگیری آغاز شد، چنانکه سایر عملیاتها با همین فرض آغاز می شد. اما واکنش دشمن نشان دهنده هوشیاری دشمن بود لذا نحوه مواجهه دشمن با پیشروی نیروها در همان ساعات اولیه موجب طرح این نظر از سوی فرمانده وقت سپاه مبنی بر لو رفتن عملیات از رده بکلی سری شد. در واکنش به این ادراک از هوشیاری دشمن روند تحولات با تصمیم گیری فرمانده وقت سپاه تغییر کرد و شکت در کربلای چهار بعنوان «عملیات سرنوشت ساز» به پیروزی در عملیات کربلای پنج تبدیل شد. بنابراین علت شکست عملیات را باید در علت هوشیاری دشمن و دسترسی به اطلاعات جستجو کرد. اما علت تبدیل شکست به پیروزی چند موضوع بود که به آن اشاره خواهم کرد:

1- شهامت و درایت فرماندهان سپاه در ارزیابی صحنه عملیات و ضرورت توقف آن که قبل از روشن شدن هوا این تصمیم گیری شجاعانه برای جلوگیری از افزایش تلفات، از سوی فرمانده سپاه اتخاذ شد.

2- انتخاب زمین مناسب برای عملیات و تعیین تاکتیک عملیاتی، همچنین تأکید بر زمان برای انجام عملیات، با تلاش آقامحسن صورت گرفت.

 اینجانب بعنوان راوی این عملیات بر صدق این نوشتار، خدا و خون شهدا را گواه می گیرم. این در حالی بود که بر اساس مشاهداتم و اسناد موجود که برخی منتشر شده است، مرحوم آیت الله هاشمی با همه جسارت و شهامتی که در پیشبرد امور انقلاب و کشور داشت، به نظرم قادر به تصمیم‌گیری در عملیات کربلای پنج نبود و سرانجام این تصمیم گیری از سوی آقامحسن اتخاذ شد. حداقل بیش از 30 نفر از فرماندهان و مسئولین که در آن جلسه سرنوشت ساز حضور داشتند و بعدها گزارش آن تحت عنوان «تصمیم گیری در عملیات کربلای پنج» در فصلنامه مطالعات جنگ منتشر شد، قابل مشاهده است.

آقامحسن با تجزیه و تحلیل عملیات کربلای چهار به این نتیجه رسید که موفقیت لشکر 19 فجر و تیپ 57 حضرت ابوالفضل(ع) در محور شلمچه به دلیل پیشروی برخلاف آرایش و استحکامات دشمن است. براساس این تحلیل، برای اقناع سازی فرماندهان درباره تاکتیک عملیات از عبارت «سُر خوردن» در پشت مواضع دشمن استفاده و نهایتاً نتیجه این تدبیر و تلاش برای آماده سازی عملیات، موجب تبدیل شکست به پیروزی شد.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به عملیات کربلای پنج و کربلای چهار

برچسب ها:

عملیات کربلای 5

،

عملیات کربلای 4

،

محسن رضایی

،

آیت الله هاشمی

کربلای چهار؛ آشکارسازی یا قربانی کردن حقایق تاریخی؟

یکشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۷

   انتشار توئیت سردار محسن رضایی فرمانده وقت سپاه و واکنش نسبت به آن، برای چند روز فضای رسانه ای کشور را چنان تحت تأثیر قرار داد که گویا آنچه در 33 سال قبل واقع شده است، مسئله جاری کشور بوده و در چند روز اخیر رخداده است. ملاحظه یاد شده به معنای تأثیر نظامی عملیات کربلای چهار نیست که تاریخی شده است، بلکه ابعاد سیاسی و اجتماعی آن موجب چنین واکنشی شده است. مهمترین پرسشی که در بررسی کنش و واکنش‌ها می‌تواند بعنوان یک رویکرد مورد توجه قرار بگیرد، این است که؛ آیا واکنش‌ها بدلیل اهتمام به روشن شدن یک حقیقت تاریخی بود یا از انگیزه‌های سیاسی تأثیر گرفته است؟

یادداشت حاضر را با این فرض نوشته ام که؛ هیچ امری در تاریخ بدون نسبت با سیاست بمعنای مُوسّع آن قابل دوام و تأثیرگذاری نیست، بنابراین حتی توئیت «آقامحسن» نیز نمی تواند صرفا تاریخی باشد. در نتیجه واکنش ها صرفاً به دلیل اهتمام به روشن شدن یک حقیقت تاریخی نبود، بلکه ماهیتاً یک واکنش سیاسی در بازبینی یک واقعه تاریخی بود. با این توضیح، آنچه در فضای رسانه ای و عمومی رخ داد، چه بود؟ یک امر تاریخی با توضیحات آقامحسن و سردار سلیمانی در یک برنامه زنده تلویزیونی، اصلاح شد. به این معنا که عملیات کربلای چهار یک عملیات اصلی بود، ولی شکست خورد. این موضوع بیش از این در آثار سپاه بیان شده بود و روشن شدن آن به این همه هیاهو نیازی نداشت. آقامحسن هم پذیرفت که باید در توئیتِ این موضوع پیچیده و بکارگیری کلمات، دقت می کرد تا موجب برداشت اشتباه نشود.

اما در این میان ضمن روشن شدن یک حقیقت تاریخی، یک حقیقت دیگر نادیده گرفته شد و این مهمترین نتیجه رویکرد سیاسی به واقعیات و حقایق تاریخی است. نقش و جایگاه آقامحسن بعنوان فرمانده سپاه در زمان جنگ و عملکرد بی بدیل و نبوغ‌آمیز ایشان در تبدیل یک شکست نظامی در کربلای چهار به یک پیروزی در کربلای پنج، نادیده گرفته شد و بعبارتی قربانی شد که در یادداشت جداگانه ای به مناسبت پیروزی در عملیات کربلای پنج، درباره آن توضیح خواهم داد.

به نظرم پیدایش مسئله یاد شده بیش از اینکه حاصل توئیت آقامحسن باشد، متأثر از واکنش‌ها در برابر آن است که ماهیت آن سیاسی است و به همین دلیل با رویکرد سیاسی حتی اگر یک حقیقت تاریخی روشن شود، حقایق دیگری قربانی و نادیده گرفته خواهد شد. در این میان نقش آقامحسن در جنگ و زحمات ایشان بعنوان فرمانده فرزندان این سرزمین تا روزی که ایشان در قید حیات است، به دلیل ملاحظات و منازعات سیاسی، همچنان پنهان خواهد ماند.

با فرض اینکه ابعاد سیاسی و اجتماعی جنگ در فضای مناقشه آمیز سیاسی در کشور همچنان قابلیت تکرار چنین فضایی را درباره موضوعات و مسائل جنگ، به مناسبت های مختلف خواهد داشت، آیا برای روشن شدن واقعیات تاریخی راه حل دیگری جز راهی که درباره عملیات کربلای چهار طی شد، وجود ندارد؟ اگر پاسخ منفی باشد، «علت» آن مورد پرسش است و اگر پاسخ مثبت باشد، «روش» آن موضوع بررسی است.

 

مطالب مرتبط:
+ مطالب مربوط به عملیات کربلای چهار در این سایت

برچسب ها:

عملیات کربلای 4

،

محسن رضایی

،

مناقشه سیاسی

معرفی
    محمد درودیان هدف از تأسیس این صفحه، بیان دیدگاه‌ها درباره ابعاد سیاسی، اجتماعی و نظامی جنگ ایران و عراق و نیز بازاندیشی و اصلاح نظرات و آثار منتشر شده است. تقاضا دارم از طریق آدرس m.doroodian@yahoo.com بنده را از نقطه نظرات نقادانه و پیشنهادی خویش بهره‌ مند فرمایند.
    همچنین یادداشت های بنده از طریق کانال های ایتا و تلگرام قابل دسترسی است.

کانال ایتا محمد درودیان کانال تلگرام محمد درودیان
جستجو



    در اين سایت
    در كل اينترنت
برچسب ها