روایت تاریخی از وقایع تاریخی، یک روایت خطی است که چگونگی وقوع رخدادها را در بستر زمان توصیف میکند و گاهی منجر به تحلیل و صورتبندی کلی زمانی- موضوعی هم میشود. این نوع روایتها حاصل تفکر تاریخی و پسینی است. به این معنا که منطق روایت تاریخی از طریق جستجوی روابط پدیدهها در زمان وقوع، کشف و بیان نمیشود، بلکه پس از آشکار شدن نتایج وقایع تاریخی، روایت تاریخی بر واقعیّات تحمیل میشود. به همین دلیل روایتهای خطی تا اندازه ای خالی از التهاب و تعلیق زمانی و بیآیندهگیهای لحظه های تصمیم گیری و اقدام در زمان وقوع است. مانند لحظه تصمیم گیری و اعلام فرمان برای آغاز عملیات که با نگرانی نسبت به نتایج صورت می گیرد.
اینکه در بررسی تاریخی- خطی، فرازهای اصلی و سرنوشتساز قابل مشاهده نیستند، احتمالاً به این دلیل است که پیشفرضهای تفکر تاریخی بر واقعهمحوری و روند خطی و بهم پیوسته در وقوع حوادث استوار است، حال آنکه تاریخ را با واقعه نویسی نقلی و مستند و نمیتوان تبیین و روایت کرد، بلکه باید فرایند وقوع را از طریق پرسش و تحقیق مورد واکاوی قرار داد.